285
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

همراه صد سواره به آن خانه فرستاد و مسلم را غافلگير كردند.۱

۴ / ۲۶

نبرد شديد در اطراف خانه طوعه‏

۱۶۴.مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى : ابن زياد به جانشين خود ، عمرو بن حُرَيث مخزومى ، دستور داد كه سيصد مرد دلاور را از ياران خود ، به همراه محمّد بن اشعث بفرستد. محمّد بن اشعث ، سوار شد و به خانه‏اى كه مسلم در آن بود ، رسيد . مسلم ، صداى سُم اسبان و سر و صداى مردان را شنيد و دانست كه به سراغش آمده‏اند . با سرعت به سمت اسبش رفت و آن را زين كرد و زره پوشيد و عمامه بر سر نهاد و شمشير به كمر بست .
سپاهيان ، خانه را سنگباران مى‏كردند و با نى‏هاى آتش گرفته، آتش مى‏افكندند.
مسلم ، لبخندى زد و گفت: اى جان ! به سمت مرگ بشتاب كه از آن ، چاره و گريزى نيست. آن گاه به زن گفت: خدا ، تو را رحمت كند و به تو پاداش خير دهد ! بدان كه من از جانب پسرت ، گرفتار شدم. درِ خانه را بگشا.
زن ، در را گشود و مسلم مانند شير خشمگين در برابر سپاهيان ، قرار گرفت و با شمشير بر آنان حمله بُرد و گروهى را كُشت .
خبر به عبيد اللَّه بن زياد رسيد . براى محمّد بن اشعث پيغام فرستاد: سبحان اللَّه! اى ابو عبد الرحمان ! ما تو را فرستاديم كه يك مرد را نزد ما بياورى و اينك ، گروهى از يارانت كشته شده‏اند؟!
محمّد بن اشعث برايش چنين پاسخ فرستاد: اى امير ! گمان مى‏كنى مرا به سوى يكى از بقّال‏هاى كوفه يا كفشدوزى از كفشدوزان حيره فرستاده‏اى؟ آيا نمى‏دانى كه مرا به سوى شيرى خطرناك و قهرمانى بزرگ فرستاده‏اى كه در دست ، شمشيرى

1.فَبَعَثَ [ابنُ زِيادٍ] رَجُلاً مِن بَني سُلَيمٍ في مِئَةِ فارِسٍ إلَى الدّارِ ، فَأَخَذَ فَواتَها ۱۶۴ (الأمالى ، شجرى : ج ۱ ص ۱۶۷) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
284

محمّد بن اشعث گفت: به من خبر داد كه مسلم بن عقيل در يكى از خانه‏هاى ماست .
ابن زياد با چوبش به پهلوى محمّد زد و گفت : برخيز و هم‏اينك ، او را بياور.۱

۱۶۱.أنساب الأشراف : چون مردم از اطراف پسر عقيلْ پراكنده شدند، ابن زياد ، درِ قصر را گشود و در مجلس حضور يافت . كوفيان در مجلس وى ، حاضر شدند. عبد الرحمان بن محمّد بن اشعث نزد پدرش - كه در مجلس ابن زياد حضور داشت - آمد و گزارش مسلم بن عقيل را به وى داد و محمّد بن اشعث نيز مطلب را به اطّلاع ابن زياد رساند.۲

۴ / ۲۵

حمله وحشيانه به خانه طَوعه براى دستگيرى مسلم‏

۱۶۲.الفتوح : عبيد اللَّه بن زياد به جانشين خود ، عمرو بن حُرَيث مخزومى ، دستور داد كه سيصد مرد دلاور را به همراه پسر اشعث بفرستد.
محمّد بن اشعث حركت كرد تا به خانه‏اى رسيد كه مسلم بن عقيل در آن بود.۳

۱۶۳.الأمالى ، شجرى - به نقل از سعيد بن خالد - : ابن زياد ، مردى از قبيله بنى سُلَيم را به

1.لَمّا أصبَحَ [ابنُ زِيادٍ] جَلَسَ مَجلِسَهُ ، وأذِنَ لِلنّاسِ فَدَخَلوا عَلَيهِ ، وأقبَلَ مُحَمَّدُ بنُ الأَشعَثِ فَقالَ : مَرحَباً بِمَن لا يُستَغَشُّ ولا يُتَّهَمُ ، ثُمَّ أقعَدَهُ إلى‏ جَنبِهِ ، وأصبَحَ ابنُ تِلكَ العَجوزِ وهُوَ بِلالُ بنُ اُسَيدٍ ، الَّذي آوَت اُمُّهُ ابنَ عَقيلٍ ، فَغَدا إلى‏ عَبدِ الرَّحمنِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ الأَشعَثِ فَأَخبَرَهُ بِمَكانِ ابنِ عَقيلٍ عِندَ اُمِّهِ . قالَ : فَأَقبَلَ عَبدُ الرَّحمنِ حَتّى‏ أتى‏ أباهُ وهُوَ عِندَ ابنِ زِيادٍ فَسارَّهُ ، فَقالَ لَهُ ابنُ زِيادٍ : ما قالَ لَكَ ؟ قالَ : أخبَرَني أنَّ ابنَ عَقيلٍ في دارٍ مِن دورِنا . فَنَخَسَ بِالقَضيبِ في جَنبِهِ ، ثُمَّ قالَ : قُم فَاْتِني بِهِ السّاعَةَ ۱۶۱ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۷۳ ؛ الإرشاد: ج ۲ ص ۵۷).

2.كانَ ابنُ زِيادٍ - حينَ تَفَرَّقَ عَنِ ابنِ عَقيلٍ النّاسُ - فَتَحَ بابَ القَصرِ ، وخَرَجَ إلَى المَجلِسِ فَجَلَسَ فيهِ ، وحَضَرَهُ أهلُ الكوفَةِ ، فَجاءَ عَبدُ الرَّحمنِ بنُ مُحَمَّدِ بنِ الأَشعَثِ إلى‏ أبيهِ - وهُوَ عِندَ ابنِ زِيادٍ - فَأَخبَرَهُ خَبَرَ ابنِ عَقيلٍ ، فَأَعلَمَ مُحَمَّدُ بنُ الأَشعَثِ ابنَ زِيادٍ بِذلِكَ ۱۶۲ (أنساب الأشراف : ج ۲ ص ۳۳۸. نيز، ر.ك: الأمالى، شجرى: ج ۱ ص ۱۶۷) .

3.أمَرَ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ خَليفَتَهُ عَمرَو بنَ حُرَيثٍ المَخزومِيَّ ، أن يَبعَثَ مَعَ مُحَمَّدِ بنِ الأَشعَثِ ثَلاثَمِئَةِ راجِلٍ مِن صَناديدِ أصحابِهِ . قالَ : فَرَكِبَ مُحَمَّدُ بنُ الأَشعَثِ حَتّى‏ وافَى الدّارَ الَّتي فيها مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ ۱۶۳ (الفتوح : ج ۵ ص ۵۳، مقتل الحسين، خوارزمى: ج ۱ ص ۲۰۸) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 30737
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به