59
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

است، ولی به معنای عقل نظری و تفکر و تأمل به‌کار نرفته و جنبه عملی و رفتاری دارد.

توسعه معنایی عقل در قرآن

معنای عقل

عقل در قرآن که نخستین متن مقدس اسلامی است، به شکل اسمی و مصدری به‌کار نرفته و تنها می‌توان به مواردی از کاربرد فعلی آن دست پیدا کرد. مجموع کاربردهای عقل در قرآن ۴۹ مورد است که «تعقلون» ۲۴ بار، «یعقلون» ۲۲ بار، «عقلوا»، «یعقل» و «نعقل» هر کدام یک بار به‌کار رفته است.

مشتقات فعلی عقل در این موارد تنها در محدوده معنای دوره جاهلیت باقی نماند، بلکه معنایی عام‌تر پیدا کرد. کاربست‌های فعلی عقل در قرآن به معنای توانایی عقلی و روانی انسان به‌کار رفته است که به وسیله آن می‌تواند «آیات الاهی»۱ را بفهمد و از ملازمات دینی آنها آگاه شود.۲ البته، باید توجه داشت که عقل در این موارد تنها جنبه نظری ندارد و همان‌‌‌‌‌‌‌طور که در ادامه نیز خواهیم گفت، جنبه عملی نیز دارد. فرآیند تعقل در قرآن در بیشتر موارد با مفهوم «آیه» مرتبط است. از ۴۹ بار کاربست عقل در قرآن ۱۴ مورد با لفظ آیه همراه شده است.

در موارد دیگر نیز هرچند لفظ آیه نیامده است، ولی مفهوم یا مثال‌هایی از آیات الهی مانند آسمان و موجودات آسمانی، زمین و همه موجودات زمینی و کتب آسمانی با مشتقات فعلی عقل همراه شده است. در حقیقت کتب آسمانی نشانه‌های گفتاری خداوند و مخلوقات تکوینی، نشانه‌های غیرگفتاری اویند.

1.. دربارۀ معنای آیه در قرآن، نک:
Binyamin Abrahamov, "signs", pp. ۲-۱۱.

2.. ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ص۷۸- ۷۹.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
58

با این حال، در برخی اشعار جاهلی عقل کمی از این معنا فراتر رفته و با برخی صفات و مکارم اخلاقی همراه شده است؛ برای مثال، در شعر طرفة بن عبد عقل با صفت شجاعت و فتوت همراه شده است:

فالهَبیتُ لا فؤادَ له والثَبیتُ ثبتُه فَهَمُه للفتی عقلٌ یعیش به حیث تهدی ساقَه قدمُه۱

در دیدگاه این شاعر، جوانمردی و فتوت میوه عقل است و همان گونه که ساق پای انسان همیشه دنباله‌رو قدم‌ اوست، انسان جوانمرد نیز دنباله‌رو عقل است. تقابل بین انسان جاهل و انسان عاقل و بهره‌گیری از اصطلاحاتی مانند فؤاد، این شعر را به ادبیات قرآنی (که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) نزدیک کرده است. در شعر عنترة بن شداد نیز عقل قوه‌ای است که انسان را به پیروی از مکارم اخلاقی وامی‌دارد و از انجام اموری که پیامدهای ناگواری دارد، بازمی‌دارد:

یا قیس انت تعد نفسک سیدا وابوک اعرفه اجلّ وافضلاً

فاتبعْ مکارمَه ولا تُزری به ان کنت ممن عقله قد اکملاً

فاحذر فزارة قبل تطلب ثأرها وتُریک یوماً نارُه لا تُصطَلی۲

در این شعر مکارم اخلاقی و به‌ویژه صفت «حلم» نتیجه کامل شدن عقل در انسان‌ها معرفی شده است. در صحنه نبردی که شاعر به تصویر کشیده است، از قیس می‌خواهد که اگر عقل‌اش کامل شده است، پیرو مکارم اخلاقی پدرش باشد و از درگیری با قوم فزارة پیش از آن‌که آنان به خونخواهی برخیزند و آتشی خاموش‌ناشدنی برپا شود، بپرهیزد.

بنابراین، عقل در ادبیات جاهلی هرچند با برخی مکارم اخلاقی نیز همراه شده

1.. انسان احمق قلب ندارد و انسان شجاع، فهم او مایۀ شجاعت اوست و مرد دلیر عقلی دارد که با آن می‌زیید و همان‌گونه که قدم ساق را پیشرو است، عقل نیز انسان دلیر را هدایت می‌کند (مختار کریم، المعجم المفهرس لالفاظ الشعر الجاهلی، ص‌۱۱۸، ش ۱۶۲۴-۱۶۲۵).

2.. عنترة بن شداد، الدیوان، ص۱۶۶- ۱۶۷.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14934
صفحه از 297
پرینت  ارسال به