فصل هفتم : نمونهاى از سرودههاى قرن هفتم
۷ / ۱
عطّار نيشابورى۱
صد هزاران اوليا رو بر زميناز خدا خواهند مهدى را يقين
يا الهى! مهدىاى از غيب آرتا جهانِ عدل گردد آشكار
مهدى و هادى و تاج انبيابهترينِ خلق و برج اوليا
اى تو ختم اوليا اندر جهاندر همه جانها نهان ، چون جانِ جان۲
پاكبازان ، عسكرى را بندهاندهمچو مهدى ، در جهان دلْزندهاند
پاكبازان ، ديدهاند «عطّار» راخواندهاند از لوح او ، اسرار را.۳
اين اشعار از اوست:
1.فريد الدين ابو حامد محمّد بن ابو بكر ابراهيم بن اسحاق عطّار نيشابورى، در سال ۵۴۰ ق، در نيشابور به دنيا آمد. وى كار پدر خود (عطّارى) را دنبال مىكرد. او مريد مجد الدين بغدادى و ركن الدين اسحاق و قطبالدين حيدر بود. چون ديگر عارفان به سفر پرداخت و از ماوراء النهر تا مكّه، بسيارى از مشايخ را زيارت كرد و در سال ۶۱۸ ق، به دست مغولى كافر، كشته شد. از آثار وى است: تذكرة الأولياء، ديوان اشعار، منطق الطير، اسرار نامه، الهىنامه و مصيبتنامه .
2.سيماى مهدى موعود در آئينه نشر فارسى: ص ۷۷، به نقل از مظهر العجايب و مظهر الأسرار ، ص ۷ .
3.سيماى مهدى موعود در آئينه نشر فارسى: ص ۷۸، به نقل از لسان الغيب به ضميمه مفتاح الإراده ، ص ۱۳۳ و ۱۳۴ .