423
دانشنامه قرآن و حديث 9

۱۹۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :گويا فرا خوانده شده ام و بايد بروم. پس من در ميان شما ، دو گران سنگ بر جاى مى گذارم كه يكى از آنها بزرگ تر از ديگرى است: كتاب خدا ـ كه رشته اى كشيده شده از آسمان به زمين است ـ و عترتم اهل بيتم. پس مراقب باشيد كه پس از من ، چگونه با آن دو ، رفتار مى كنيد.

ب ـ حديث ثقلين ، به روايت اهل سنّت

۲۰۰.صحيح مسلمـ به نقل از يزيد بن حيّان ـ :من و حُصَين بن سَبره و عُمر بن مسلم ، نزد زيد بن ارقم رفتيم و چون نشستيم، حصين به او گفت: اى زيد! تو توفيقات فراوانى داشته اى: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را ديده اى، حديثش را شنيده اى، با او به جنگ رفته اى، پشت سرش نماز خوانده اى. اى زيد! به راستى كه تو توفيقات فراوانى داشته اى. اى زيد! آنچه از پيامبر خدا شنيده اى ، براى ما باز گو.
زيد گفت: اى برادرزاده! به خدا سنّم بالا رفته و سال خورده گشته ام و پاره اى از مطالبى را كه از پيامبر خدا به ياد داشته ام ، فراموش كرده ام. پس آنچه را براى شما بازگو كردم ، بپذيريد و آنچه را نگفتم ، به زور از من نخواهيد.
سپس گفت: روزى پيامبر خدا در آبگيرى به نام خُم، واقع در ميان مكّه و مدينه، براى ما خطبه خواند و نخست حمد و ثناى خدا به جاى آورد و پند و اندرز داد و آن گاه فرمود:
«اينك، اى مردم! من نيز يك بشر هستم و زودا كه پيك پروردگارم بيايد و اجابتش كنم. من دو چيز گران سنگ در ميان شما بر جاى مى گذارم: نخستينِ آنها كتاب خداست كه در آن ، هدايت و نور است. پس، كتاب خدا را بگيريد و بدان چنگ زنيد» . ايشان به كتاب خدا تشويق و ترغيب فرمود و سپس فرمود : «و ديگرى اهل بيتم. خدا را خاطر نشانتان مى كنم در باره اهل بيتم. خدا را خاطر نشانتان مى كنم در باره اهل بيتم. خدا را خاطر نشانتان مى كنم در باره اهل بيتم».


دانشنامه قرآن و حديث 9
422

۱۹۹.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :كَأَنّي قَد دُعيتُ فَأَجَبتُ ، وإنّي تارِكٌ فيكُمُ الثِّقلَينِ ، أحدُهُما أكبَرُ مِنَ الآخَرِ : كِتابَ اللّهِ ، حَبلٌ مَمدودٌ مِنَ السَّماءِ إلَى الأَرضِ ، وعِترَتي أهلَ بَيتي ، فَانظُروا كَيفَ تَخلُفونّي فيهِما . ۱

ب ـ حَديثُ الثِّقلَينِ بِرِوايَةِ أهلِ السُّنَّةِ

۲۰۰.صحيح مسلم عن يزيد بن حيّان :اِنطَلَقتُ أنَا وحُصَينُ بنُ سَبرَةَ ، وعُمَرُ بنُ مُسلِمٍ ، إلى زَيدِ بنِ أرقَمَ ، فَلَمّا جَلَسنا إلَيهِ ، قالَ لَهُ حُصينٌ : لَقَد لَقيتَ يا زَيدُ خَيرا كَثيرا ، رَأَيتَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وسَمِعتَ حَديثَهُ ، وغَزَوتَ مَعَهُ ، وصَلَّيتَ خَلفَهُ ، لَقَد لَقيتَ يا زَيدُ خَيرا كَثيرا ، حَدِّثنا يا زَيدُ ما سَمِعتَ مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله .
قالَ : يَابنَ أخي ، وَاللّهِ لَقَد كَبِرَت سِنّي ، وقَدِمَ عَهدي ، ونَسيتُ بَعضَ الَّذي كُنتُ أعي مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَما حَدَّثتُكُم فَاقبَلوا وما لا فَلا تُكَلِّفونيهِ . ثُمَّ قالَ : قامَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَوما فينا خَطيبا بِماءٍ يُدعى خُمّا ، بَينَ مَكَّةَ وَالمَدينَةِ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ووَعَظَ وذَكَّرَ ، ثُمَّ قالَ :
أمّا بَعدُ ألا أيُّهَا النّاسُ ، فَإِنَّما أنا بَشَرٌ يُوشِكُ أن يَأتِيَ رَسولُ رَبّي فَاُجيبَ ، وأنَا تارِكٌ فيكُمُ ثَقَلَينِ : أوَّلُهُما كِتابُ اللّهِ ، فيهِ الهُدى وَالنّورُ ، فَخُذوا بِكِتابِ اللّهِ وَاستَمسِكوا بِهِ ـ فَحَثَّ عَلى كِتابِ اللّهِ ورَغَّبَ فيهِ ، ثُمَّ قالَ : ـ وأهلُ بَيتي ، اُذَكِّرُكُمُ اللّهَ في أهلِ بَيتي ، اُذَكِّرُكُمُ اللّهَ في أهلِ بَيتي ، اُذَكِّرُكُمُ اللّهَ في أهلِ بَيتي .
فَقالَ لَهُ حُصَينٌ : ومَن أهلُ بَيتِهِ يا زَيدُ ، ألَيسَ نِساؤُهُ مِن أهلِ بَيتِهِ؟ قال : نِساؤُهُ مِن أهلِ بَيتِه ، ولكِنَّ أهلَ بَيتِهِ مَن حُرِمَ الصَّدقَةَ بَعدَهُ . ۲

1.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۳۰ ح ۴۰ ، صحيفة الإمام الرضا عليه السلام : ص ۱۳۵ ح ۸۴ كلاهما عن أحمد بن عامر الطائي عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۱۴۵ ح ۱۰۱ .

2.صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۸۷۳ ح ۳۶ ، مسند ابن حنبل : ج ۷ ص ۷۵ ح ۱۹۲۸۵ ، صحيح ابن خزيمة : ج ۴ ص ۶۲ ح ۲۳۵۷ ، كنز العمّال : ج ۱ ص ۱۷۸ ح ۸۹۸ ؛ العمدة : ص ۱۰۲ ح ۱۳۶ ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۱۱۴ ح ۲۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    22
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 75078
صفحه از 611
پرینت  ارسال به