دوش او مىگذارم ، و او را به قوّت، آزمايش مىكنم . او را ديوى سركش و خودپرست خواهد كشت ، و در شهرى كه بناى آن به دست بنده صالح، ذو القرنين، گذاشته شده ، در نزد بدترين مخلوقات من، دفن خواهد گرديد . گفتارم ثابت است كه ديدگان او را به وسيله فرزندش محمّد - كه جانشين اوست - ، روشن خواهم ساخت . او وارث علم و معدن حكمت و جايگاه اسرار من است و بر مخلوقاتم حجّت است . بهشت را جايگاه او قرار خواهم داد ، و او را در هفتاد نفر از خويشاوندانش كه آتش جهنّم بر آنها لازم شده باشد ، شفيع خواهم ساخت و عاقبت كار فرزند او على را كه دوست و يارى كننده من است، به سعادت (خوشبختى) پايان مىدهم . او كه گواه در ميان خلقم و امين بر وحيم است و از وى دعوت كننده به راهم و خازن علم خود، حسن، را بيرون خواهم كرد ، و آن را به فرزندش كه رحمت بر جهانيان است، كامل خواهم نمود . در اين فرزند ، كمال موسى و بهاى عيسى و صبر ايّوب نهفته است . در زمان او، دوستانم خوار خواهند شد و سرهاى آنها را به يكديگر هديه خواهند داد ، همان طور كه سرهاى ترك و ديلم را به هم هديه مىدادند . پس اينان كشته مىشوند و سوخته مىگردند ، همواره ترسناك ، مرعوب و نگران خواهند بود، زمين به خونشان رنگين مىشود و فرياد و ناله و بانك و شيون، از زنان آنها بلند است . اينان، دوستان واقعى من هستند . به وسيله اينها هر فتنه كور و ظلمانى را دفع خواهم ساخت ، و به خاطر اينها زلزلهها را برطرف مىكنم و غل و زنجيرها را از آنها بر مىدارم . اين دسته از مردم، مشمول صلوات پروردگارشان اند و اينان هدايت شده هستند» .
عبدالعظيم عليه السلام گويد : از محمّد بن جعفر ، تعجّب است كه پس از اين كه اين حديث را از پدرش شنيد و آن را براى مردم بازگو كرد ، به گفتار او توجّهى نكرد و خروج نمود . آن گاه گفت : اين، از اسرار پروردگار و دين او و دين فرشتگان اوست . او را از نااهلان نگه دار .
ترجمه حديث ۱۲
۰.حضرت عبد العظيم عليه السلام - به سند خود - : ابو خالد كابلى گفت : بر مولايم زين العابدين