35
حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام

حسنى آموخت، پرهيز از غرور به علم و مقام علمى است، مبادا كه انسان به علم خود و به چند كلمه اصطلاح، مغرور شود. غرور، يكى از آفات بزرگ درخت انسانيت و از موانع رشد و ترقّى و نيل به كمالات است؛ ولى در ميان انواع آن، غرور به علم و غرور به عقل و فهم، از همه خطرناك‏تر است.
از اين رو، بزرگان و پرورش يافتگان مكتب وحى و مدرسه تربيت اهل بيت عليهم السلام و افراد ساخته شده و به انسانيت رسيده، هر چه علم و دركشان بيشتر مى‏شود، خضوع علمى و شكستگى نفسانى آنها و تواضعشان در برابر بزرگان و اساتيد، بيشتر مى‏گردد و در مسائل، حدّت و تندى ندارند و به اصطلاح فقها، تسرّع در فتوا نمى‏نمايند. اينان مى‏فهمند كه رفع هر جهلى، موجب توجه يافتن به مجهولات بيشتر و دريافت پاسخ هر پرسشى برايشان منبع پرسش‏هاى فراوان‏تر است... .
حضرت عبد العظيم با چنين درك و شناختى، متواضعانه در برابر امام زمان خود، زانو بر زمين مى‏نهد و دينش را عرضه مى‏دارد.۱
بنا بر اين، انسان در هر مرحله‏اى از دانش دين‏شناسى باشد، شايسته است وقتى به محضر دين‏شناس بالاتر از خود مى‏رسد، براى تأييد و يا تكميل معارف دينى خود اقدام نمايد.
۵ . بهره‏گيرى از نظريّه كارشناسان دينى، زمينه‏ساز ثبات و پايدارى انسان در ديندارى است.

1.مجموعه آثار كنگره حضرت عبد العظيم عليه السلام : ج ۲۴ ص ۳۳ .


حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
34

دينِ مورد پسند خداوند متعال، همين است، از ايشان مى‏خواهد كه پيوسته بر همين اعتقادات، استوار بماند و بدين سان براى وى دعا مى‏نمايد:
ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالقَولِ الثّابِتِ فِى الحَياةِ الدُّنيا و فِى الآخِرَةِ .خداوند، تو را بر اين سخن [و عقيده‏] استوار ، در دنيا و آخرت ، پايدار بدارد!
در اين داستان، چند نكته قابل توجّه است:
۱ . حضرت عبد العظيم عليه السلام، نخستين كسى نيست كه عقايد دينى خود را بر امام زمانش عرضه داشته و به تأييد امام رسانده است . پيش از ايشان نيز افرادى مانند: ابراهيم مخارقى، حمران بن اَعيَن، عمر بن حريث، حسين بن زياد عطّار و يوسف، عقايد دينى خود را بر امام صادق عليه السلام عرضه داشته‏اند .۱ امثال اين بزرگان، در امور اعتقادى به اجتهاد خود اكتفا نمى‏كرده‏اند و براى اين كه ميان خود و خدا حجّت داشته باشند، عقايد دينى خود را به امام زمان خود عرضه مى‏داشته‏اند.
۲ . اين كار يعنى مراجعه به كارشناسان دين، ريشه قرآنى دارد. خداوند در دو آيه، مردم را به آنان ارجاع فرموده است: (فَسَْلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ؛۲ اگر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد) .
۳ . حضرت عبد العظيم عليه السلام از نظر علمى، خود، يكى از بزرگ‏ترين محدّثان و فقها بوده و از نظر سنّى، تقريباً دو برابر امام هادى عليه السلام سن داشته است. ايشان كه محضر امام جواد عليه السلام را نيز درك كرده بود، خدمت امام هادى عليه السلام مى‏رسد و عقايد دينى خود را به ايشان عرضه مى‏نمايد. اين اقدام، حاكى از معرفت وى نسبت به مقام امامت و ولايت كُبرا و از سوى ديگر، بيانگر تواضع علمى اين فقيه بزرگ در برابر امام زمان خويش است.
۴ . نكته اخلاقى‏اى كه از اين حكايت «عرضه دين» بايد از اين سيّد شريف جليل

1.ر . ك : بحار الأنوار : ج ۶ ص ۳ - ۹ (دينى كه اعمال ، جز با اعتقاد بر آن پذيرفته نمى‏شود) .

2.نحل : آيه ۴۳ ، انبيا : آيه ۷ .

  • نام منبع :
    حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 96868
صفحه از 339
پرینت  ارسال به