285
حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام

براى ما پاداشى جز پاك شدن از گناهان نيست .
على عليه السلام فرمود : «اى سلمان! به واسطه شكيبايى بر بيمارى و ناليدن به درگاه خداوند و دعا كردن در پيشگاه او ، برايتان پاداش نيز هست و به سبب همين كارهاست كه براى شما حسنه نوشته مى‏شود و جايگاه‏هايتان فراتر برده مى‏شود ؛ امّا درد ، فقط موجب پاك شدن گناه ، و نوعى كفّاره است» .
سلمان پس از شنيدن اين سخن ، پيشانى على عليه السلام را بوسيد و گريست و گفت : اى امير مؤمنان! اگر تو نبودى ، چه كسى براى ما اين چيزها را از هم باز مى‏شناسانْد؟!۱ اين حديث در واقع ، جمع‏بندى همه احاديث پيش‏گفته است .
توضيح، اين كه: بيمارى ، عمل انسان نيست تا به سبب آن به وى پاداش داده شود. از سوى ديگر، در بيان امام عليه السلام آمده است كه وقتى مؤمنى در برابر درد و بيمارى شكيبايى ورزد و در پيشگاه خداوند ، دعا و زارى كند ، پاداش خواهد داشت و به واسطه آن بر رتبه وى در پيشگاه خداوند ، افزوده مى‏شود و براى او حسنات نوشته خواهد شد، و اين، بدان سبب است كه اين شكيبايى و دعا ، عملى از اعمال انسان اند .
از همين جاست كه مى‏بينيم احاديث مربوط ، به رغم همه اختلافات ظاهرى ، هيچ تعارضى با همديگر ندارند ؛ زيرا احاديثى كه از پاداش نداشتن بيمارى سخن مى‏گويند ، نه به عمل و نيّت بيمار ، بلكه به خود بيمارى نظر دارند ، و احاديثى كه از ثواب بيمار و بالا رفتن رتبه او حكايت مى‏كنند ، به شكيبايى و مقاومت و نيّت او ناظرند. از اين رو ، اگر بيمار در دوران تن‏درستى ، عمل نيكى انجام مى‏داده (براى مثال ، نماز شب مى‏خوانده) ، پاداش آن براى وى در دوران بيمارى نيز نوشته مى‏شود . بيمارى كه علاوه بر اين ، شكيبايى هم مى‏كند ، افزون بر آن پاداش ، پاداش شكيبايى خويش را هم مى‏گيرد ، و بيمارى كه علاوه بر شكيبايى ، دعا و گريه و زارى نيز مى‏كند ، از جايگاه بالاترى نزد خدا برخوردار مى‏شود .

1.طبّ الأئمّة ، ابنا بسطام : ص ۱۵، بحار الأنوار : ج ۸۱ ص ۱۸۵ ح ۳۹ .


حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
284

جَعَلَ اللَّهُ ما كانَ مِن شَكواكَ حَطّاً لِسَيِّئاتِكَ ؛ فَإِنَّ المَرَضَ لا أَجرَ فيهِ ، و لكِن لايَدَعُ لِلْعبدِ ذَنْباً إلّا حَطَّه ، وَ إِنَّمَا الأَجرُ فى القَولِ بِاللِّسانِ وَ العَمَلِ بِاليَدِ وَ الرِّجْلِ ، وَإنَّ اللَّهَ‏عزّ وجلّ يُدخِلُ بِصِدقِ النِّيَّةِ وَ السَّريرَةِ الصّالِحَةِ [عَالَماً جَمّاً] مِن عِبادِهِ الجَنَّةَ . . ۱
خداوند ، اين درد و رنجى را كه داشته‏اى ، مايه ريختن گناهانت قرار دهد ؛ چرا كه در بيمارى ، پاداشى نيست ؛ امّا گناهى براى بنده فرو نمى‏گذارد، مگر آن كه آن را فرو مى‏ريزد . پاداش ، تنها در گفتن به زبان و عمل كردن به دست و پاى است و خداوندعزّ وجلّ ، جمعِ فراوانى از بندگان خويش را به راستىِ نيّت و به نهادِ درست ، به بهشت وارد مى‏كند .

بنا بر اين، به نظر مى‏رسد آنچه در روايت حضرت عبد العظيم عليه السلام آمده، بخشى از متن اخير است . سيّد رضى رضى اللَّه عنه نيز اين متن را با اندكى تفاوت لفظى ، در نهج البلاغه (حكمت ۴۲) آورده و در ادامه گفته است:
امام عليه السلام راست فرموده كه در بيمارى ، اجرى نيست ؛ چرا كه بيمارى ، از قبيل آن چيزهايى است كه بنده به موجب آن ، مستحقّ عوض مى‏شود ؛ زيرا استحقاق عوض ، در مقابل چيزهايى پيدا مى‏شود (از قبيل: دردها و بيمارى‏ها و آنچه در اين حكمت است) كه فعل خداوند با بنده خويش باشد ؛ امّا استحقاق اجر و ثواب، در مقابل فعل بنده تحقّق مى‏يابد . بنا بر اين ، ميان اين دو، تفاوتى وجود دارد كه ايشان، چنان كه دانش ژرفكاو و رأى درست ايشان اقتضا مى‏كرده ، بيان فرموده است .
بايد گفت : مؤلّف گران‏قدر نهج البلاغه ، در تبيين كلام امام عليه السلام ، ميان «عوض» و «اجر» ، در معنا، تفاوت قائل شده است . از اين رو ، بيمار را مستحقّ «عوض» دانسته ، نه «اجر» ؛ چون بيمارى ، فعل خداوند متعال است ؛ ليكن تأمّل در احاديث رسيده در مورد پاداش بيمارى‏ها ، ما را بِدين ره‏نمون مى‏شود كه اين احاديث ، در چند دسته جاى مى‏گيرند :
۱ . برخى از احاديث، بر اين تصريح كرده‏اند كه در بيمارى ، هيچ پاداشى وجود ندارد ؛ امّا بيمارى ، مايه پاكىِ بيمار از گناهان است .۲
۲ . شمارى از احاديث، بيان مى‏كنند كه بيمارى ، گناهان انسان را مى‏ريزد ، با اين تفاوت كه اين دسته احاديث ، نسبت به مسئله اجر و پاداش ، سكوت كرده‏اند . ۳
۳ . برخى از احاديث، بيان مى‏كنند كه بيمارى ، مرتبه انسان را بالا مى‏برد .۴
۴ . بعضى از احاديث، به وجود پاداشى بزرگ براى بيمارى تصريح مى‏كنند ۵ و برخى نيز از اين خبر مى‏دهند كه پاداش سه شب تبدار بودن ، با عبادت هفتاد سال ، برابر است .۶
۵ . در برخى احاديث، آمده كه در نامه عمل بيمار ، نوشته مى‏شود؛ پاداشى معادل انجام دادن اعمالى كه به سبب بيمارى، توفيق انجام دادن آنها را نيافته است.۷
۶ . در حديثى از امام حسين عليه السلام روايت شده است: امير مؤمنان، على بن ابى‏طالب عليه السلام ، سلمان فارسى را عيادت كرد و فرمود : «اى ابو عبد اللَّه! از بيمارى خويش ، در چه حالى؟» .
گفت : اى امير مؤمنان! فراوان ، خدا را سپاس مى‏گويم و از دلْ‏آزردگى بسيار، به تو شكايت مى‏آورم .
فرمود : «اى ابو عبد اللَّه! دل‏آزرده مباش ؛ زيرا هيچ كس از شيعيان ما نيست كه به او دردى رسد ، مگر به واسطه گناهى كه پيش‏تر، از او سر زده و آن بيمارى ، مايه پاك شدن اوست» .
سلمان گفت : اگر چنان باشد كه تو مى‏گويى - كه چنان نيز هست - ، پس در اين كار

1.وقعة صفّين : ص ۵۲۹ . آنچه ما بين كروشه آمده، از تاريخ الطبرى افزوده شده است . براى آگاهى از متن كامل گزارش، ر.ك: بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۵۵۲ .

2.ر . ك : دانش‏نامه احاديث پزشكى : ح ۱۶۰ و ۱۷۷ .

3.ر . ك : دانش‏نامه احاديث پزشكى : ح ۱۵۸ - ۱۵۹ و ۱۶۱ .

4.ر . ك : دانش‏نامه احاديث پزشكى : ح ۱۸۰ .

5.ر . ك : دانش‏نامه احاديث پزشكى : ح ۱۸۷ و ۱۹۰ .

6.ر . ك : دانش‏نامه احاديث پزشكى : ح ۱۸۹ .

7.ر . ك : دانش‏نامه احاديث پزشكى : ح ۱۹۲ - ۱۹۹ .

  • نام منبع :
    حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 96910
صفحه از 339
پرینت  ارسال به