137
روابط اجتماعی از نگاه قرآن

روشن شد که آيه شریفه به روی برتابيدن و کناره‏گيری مطلق از منکران فرمان نمی‏دهد، بلکه روی برتافتن از آنان را تا هنگامی که در اين انکار و ستم خود غرق‌اند و تا زمانی که به اين کار مشغول‌اند، فرمان داده است. به سخن دیگر، آيه فرمان به قطع‌ همیشگی ارتباط اجتماعی نمی‏دهد و در صدد سختگيری بر مؤمنان و پرهيز دادن آنان از هرگونه ارتباط با اين دسته افرادِ منکر آيات الهی و معصيت‌کار نيست، بلکه می‏فرمايد ارتباط کوتاه همنشينی تا زمانی مشروعيت دارد که همنشينان، با آيات الهی درنيفتاده و منکر حقيقت نشده باشند و اگر اقدام به چنين کار زشت و ستمکارانه‏ای کردند، آنگاه برای مدتی کوتاه اين ارتباط را قطع کنيد و در همان چند ساعت به درازا کشيدن مجلس آنان، از شرکت در آن خودداری کنيد و البته اگر می‏توانيد بمانيد و به‌‌خوبی دفاع و حق را روشن کنید، مشکلی نيست و پس از تمام شدن مجلس نيز وظيفه‏ای در قطع ارتباط نداريد و اگر احساس می‏کنيد، می‏توانيد با ارتباط فردی و بعدی، فردی را از ميان آن جمع هدايت کنيد، اشکالی در برقراری ارتباط خارج از آن فضا نيست.

همنشینان

آنچه گذشت، مجلس‏هايی بود که نبايد در آن‌ها شرکت می‏جستيم؛ مجلس‏هايی که در یک عنوان کلی می‌گنجند: مجالسی که خداوند در آن‌ها نافرمانی می‏شود و ما قادر به تغيير و اصلاح آن نيستيم. در اين سو، مجلس‏هايی وجود دارند که به شرکت در آن‌ها سفارش و برقراری پیوند با آن‌ها مجاز و بلکه توصیه شده است. اگر برای آیه شریفه، مفهوم مخالف تصور کنیم، آنگاه هر مجلسی که خداوند در آن‌ها ياد و بزرگ


روابط اجتماعی از نگاه قرآن
136

فرموده: (وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَاُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی يَخُوضُوا في‏ حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في‏ جَهَنَّمَ جَميعا).

همه صیغه‌ها (علیکم، سمعتم، تقعدوا، و انکم) جمع و ناظر به عموم مسلمانان است و به‌روشنی نشان می‌دهد که مقصود آیه سوره انعام، شخص پیامبر نیست و باور مشهور مفسّران را تأييد می‏کند که مقصود بسياری از خطابات قرآنی را که به ظاهر متوجه پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و دیگر اشخاص خاص است، همه امت می‌دانند، مگر آنکه دليل خاصی آن را ويژه پيامبر يا فردی دیگر کند. اما پاسخ اصلی به این پرسش، از توصيفی که ذيل آيه ۶۸ انعام برای اين‌گونه افراد به کار برده است، به دست می‏آيد. آيه شريفه می‏فرمايد: (فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ)«پس از يادآوری، با گروه ستمكاران منشين». يعنی قرآن اين افراد را ستمکار و ظالم می‌داند و روشن است که ارتباط با ستمگران و ظالمان حتی در حد همنشینی صحیح نیست. قرآن به این دلیل آنان را ستمکار می‌خواند که انکار حق کرده‌اند و انکار حقيقت، ظلم بزرگی است که استغفار از آن تنها وقتی حاصل می‏آيد که حقيقت پذيرفته شود و انکار از ميان برخيزد؛ يعنی توبه از انکار، جز با از ميان رفتن کامل آن حاصل نمی‏شود. بر این پایه، علت فرمان قرآن به گسستن و بریدن از ایشان، به سبب ظلم و ستمگری ایشان است و ازاین‌رو اگر این صفت و رفتار نادرست از میان برود، دیگر منشائی برای استمرار فرمان الهی و حکم به اجتناب از ایشان نیست. علامه طباطبايی با رهنمون شدن به این نکته و نیز به پشتیبانیِ قواعد زبانی که مجال طرحشان نیست، می‏فرمايد:

  • نام منبع :
    روابط اجتماعی از نگاه قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13747
صفحه از 228
پرینت  ارسال به