893
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

۵ / ۷

اَحبَش بن مَرثَد

اَحبَش بن مَرثَد بن عَلقَمة بن سَلامه حَضرَمى - كه در برخى منابع از او به «اَخنَس» ياد مى‏كنند - ، از سواران سپاه عمر بن سعد و از جمله ده نفرى است كه به درخواست عمر بن سعد ، بر بدن مبارك امام حسين عليه السلام اسب تاختند. بنا بر گزارشى ، احبش، همان كسى است كه عمامه امام حسين عليه السلام را به غارت بُرد.
پس از واقعه عاشورا، او در صحنه جنگ، ايستاده بود كه تيرى از كمان، رها شد - و پرتاب كننده‏اش معلوم نشد - و به وى خورد و قلبش را شكافت و مُرد .

۵ / ۸

اسحاق بن حَيوه حَضرَمى‏

اسحاق بن حَيوه حضرمى ، از سوارانى است كه داوطلبانه به دعوت عمر بن سعد ، بر پيكر پاك امام حسين عليه السلام اسب تاختند . او همچنين پيراهن امام عليه السلام را به غارت برد و چون آن را پوشيد ، به پيسى مبتلا شد و مويش ريخت . مختار ثقفى ، او را دستگير كرد و دستور داد بر بدنش اسب تاختند تا به هلاكت رسيد .

۷۳۸.تاريخ الطبرى - به نقل از حميد بن مسلم - : عمر بن سعد در ميان يارانش بانگ زد كه : چه كسى حاضر است بر بدن حسين ، اسب بتازد؟
ده نفر، اعلام آمادگى كردند و از جمله ، اسحاق بن حَيوه حضرمى بود و او همان كسى است كه پيراهن حسين عليه السلام را كند و بعدها به پيسى مبتلا شد.۱

1.إنَّ عُمَرَ بنَ سَعدٍ نادى‏ في أصحابِهِ : مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ ويوطِئُهُ فَرَسَهُ ؟ فَانتَدَبَ عَشَرَةٌ ، مِنهُم : إسحاقُ بنُ حَيَوةَ الحَضرَمِيُّ ، وهُوَ الَّذي سَلَبَ قَميصَ الحُسَينِ عليه السلام، فَبَرِصَ بَعدُ ۷۴۱ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۵۴ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۱۰) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
892

كوفه بود.
عمرو ، سرانجام، در قيام مختار، فرار كرد و بنا به گزارشى ، به نفرين امام حسين عليه السلام گرفتار شد و از شدّت تشنگى ، در بيابان ، هلاك گرديد و بنا به گزارشى ديگر، در دو راهى كوفه و بصره ناپديد شد و ديگر هيچ كس ، او را نديد.

۷۳۶.البداية و النهاية: ياران عمر بن سعد، مانع دستيابى ياران حسين عليه السلام به آب شدند . در گُردان آنان، عمرو بن حَجّاج بود و حسين عليه السلام آنها را به دچار شدن به تشنگى ، نفرين كرد. اين مرد، از شدّت تشنگى مُرد.۱

۷۳۷.الأخبار الطوال: عمرو بن حَجّاج - كه از سران قاتلان حسين عليه السلام بود - گريخت و قصد عزيمت به بصره را داشت كه از سرزنش بصريان ترسيد و راهش را به سوى سَراف ، كج كرد. ساحل‏نشينان، به وى گفتند: از پيش ما برو كه ما از مختار ، بيمناكيم .
او هم از پيش آنها رفت و آنان خود را سرزنش كردند و گفتند: كار بدى كرديم !
پس عدّه‏اى از آنها سوار بر مركب‏هايشان در جستجوى وى برآمدند تا وى را برگردانند ؛ ولى او وقتى آنها را از دور ديد، گمان كرد كه ياران مختارند . پس به بى‏راهه‏اى در ريگستان، به جايى به نام بُيَيضه روى آورد و اين ، در هوايى بسيار داغ بود. بُيَيضه در ميان آبادى‏هاى بنى كلب و بنى طَى قرار داشت. او در آن جا اندكى خوابيد و تشنگى، او و همراهانش را از پاى در آورد.۲

1.وجَعَلَ أصحابُ عُمَرَ بنِ سَعدٍ يَمنَعونَ أصحابَ الحُسَينِ عليه السلام مِنَ الماءِ ، وعَلى‏ سَرِيَّةٍ مِنهُم عَمرُو بنُ الحَجّاجِ ، فَدَعا عَلَيهِم بِالعَطَشِ ، فَماتَ هذَا الرَّجُلُ مِن شِدَّةِ العَطَشِ ۷۳۹ (البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۷۵) .

2.وهَرَبَ عَمرُو بنُ الحَجّاجِ - وكانَ مِن رُؤَساءِ قَتَلَةِ الحُسَينِ عليه السلام - يُريدُ البَصرَةَ ، فَخافَ الشَّماتَةَ ، فَعَدَلَ إلى‏ سَرافِ . فَقالَ لَهُ أهلُ الماءِ : اِرحَل عَنّا ، فَإِنّا لا نَأمَنُ المُختارَ . فَارتَحَلَ عَنهُم ، فَتَلاوَموا وقالوا : قَد أسَأنا . فَرَكِبَت جَماعَةٌ مِنهُم في طَلَبِهِ لِيَرُدّوهُ ، فَلَمّا رَآهُم مِن بَعيدٍ ظَنَّ أنَّهُم مِن أصحابِ المُختارِ ، فَسَلَكَ الرَّملَ في مَكانٍ يُدعَى البُيَيضَةَ ، وذلِكَ في حَمارَّةِ القَيظِ ، وهِيَ فيما بَينَ بِلادِ كَلْبٍ وبِلادِ طَيِّيٍ ، فَقالَ فيها ، فَقَتَلَهُ ومَن مَعَهُ العَطَشُ ۷۴۰ (الأخبار الطوال : ص ۳۰۳) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32580
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به