81
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

( ۱ )

دلايل انتخاب كوفه به عنوان پايگاه قيام‏

براى ارزيابى سفر امام حسين عليه السلام به عراق و انتخاب كوفه به عنوان پايگاه قيام ، بايد توجّه داشت كه حكمت قيام امام عليه السلام ، در صورت همكارى مردم ، در درجه اوّل ، براندازى حكومت يزيد و تأسيس حكومت اسلامى بود و در مرتبه بعد ، امر به معروف و نهى از منكر ، افشاگرى عليه حكومت اُمَوى و سست كردن پايه‏هاى آن ، پيشگيرى از نابودى ارزش‏هاى اسلامى و در نهايت ، اتمام حجّت بر مردم مسلمان بود ، هر چند تحقّق اين اهداف ، به قيمت شهادت او و عزيزانش و اسارت خانواده‏اش تمام شود .
كوفه در آن دوران ، ويژگى‏هايى داشت كه با عنايت به آن ويژگى‏ها ، مناسب‏ترين نقطه در جهان اسلام براى تحقّق اهداف امام حسين عليه السلام بود . اين ويژگى‏ها عبارت اند از :

يك . موقعيت سياسى - نظامى‏

شهر كوفه ، در سال هفده هجرى ، به فرمان عمر، خليفه دوم، و به دست سعد بن ابى وقّاص ، به منظور تشكيل يك پادگان بزرگ نظامى جهت ساماندهى نيروهاى نظامى براى گسترش هر چه بيشتر فتوحات اسلامى ، شكل گرفت .
به دليل موقعيت ويژه شهر كوفه در صدر اسلام ، شمار قابل توجّهى از سران قبايل ، فرماندهان بزرگ نظامى و جنگجويان زُبده ، در اين شهر، ساكن بودند . از اين رو ، امام على عليه السلام هنگامى كه براى خاموش كردن فتنه «ناكثين (پيمان‏شكنان)» از مدينه عازم عراق شد ، تنها هفتصد نفر نيروى نظامى از مهاجر و انصار، همراه داشت ؛ ولى


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
80

در اين باره ، چند پرسشْ مطرح است كه بايد به آنها پاسخ داد :
۱ . سؤال اوّل اين كه : آيا انتخاب كوفه به عنوان پايگاه قيام عليه حكومت يزيد ، از نظر سياسى، كار صحيحى بوده است؟ آيا سياست‏مدار بزرگى مانند امام حسين عليه السلام ، با در نظر گرفتن سوابق كوفيان در برخورد با پدر او و برادر بزرگ‏ترش ، به وعده آنان در حمايت از وى در برابر حكومت بنى اميّه ، اعتماد مى‏كند و كوفه را به عنوان پايگاه مركز نهضت بر ضدّ حاكميت، انتخاب مى‏نمايد؟
به بيان واضح‏تر ، آيا امام عليه السلام آنچه را ديگران در مورد خطرناك بودن سفر به كوفه مى‏گفتند ، نمى‏دانست؟ و نهايت، اين كه : آيا امام عليه السلام نمى‏دانست كه فضاى عمومى جانبدارى از او - كه قبل از آمدن ابن زياد به كوفه ، در اين شهر حاكم بود - ، جوّ كاذبى است؟
۲ . آيا همه دعوت كنندگان از امام حسين عليه السلام ، از شيعيان و پيروان اعتقادى و واقعىِ او بودند و چنان كه برخى پنداشته‏اند ،۱ وى فريب شيعيان خود را خورد كه به او ، وعده يارى داده بودند ؛ امّا نه تنها از او حمايت نكردند ، بلكه به جنگ او برخاستند و با اين حساب ، شيعه ، خود، مقصّر اصلى در به وجود آمدن فاجعه عاشوراست ؟ يا اين كه «شيعه» در آن دوران ، مفهومى متفاوت با مفهومِ امروزى آن داشته است و كسانى كه امام حسين عليه السلام را تنها گذاشتند ، شيعه سياسى و اجتماعى بودند ، نه شيعه اعتقادى و حقيقى؟۲
۳ . دلايل اقبال مردم كوفه به نهضت حسينى و پشت كردن به آن و به عبارت ديگر، عوامل شكست اين نهضت ، چه بود؟

1.مانند عبد اللَّه بن عبد العزيز، كه در كتابش (من قتل الحسين عليه السلام؟) مى‏گويد: «مردم كوفه به حسين عليه السلام ، نامه نوشتند و از او درخواست كردند كه به كوفه برود ؛ امّا طولى نكشيد كه فرستاده‏اش مسلم بن عقيل را تنها گذاشتند و به او نيرنگ زدند . آن گاه ، نوبت حسين عليه السلام رسيد كه آنچه از آنان به مسلم رسيده بود ، به او نيز برسد . همچنين تنها حسين عليه السلام نبود كه شيعيان به او نيرنگ زدند ؛ بلكه پيش‏تر ، به پدر و برادرش و پس از او به ديگر امامان اهل بيت - كه خدا از آنان خشنود باد - نيز نيرنگ زدند» (من قتل الحسين عليه السلام : ص ۱۱۸) . البته اين پندار ، به تفصيل ، پاسخ داده شده است . در اين باره ، ر . ك : مَن هم قَتَلة الحسين عليه السلام ، سيّد على حسينى ميلانى ؛ بازتاب تفكّر عثمانى در واقعه كربلا ، محمّدرضا هدايت پناه .

2.برخى محقّقان ، براى اين گونه از تشيّع ، اصطلاح «تشيّع كوفى» را به كار برده‏اند (ر . ك : تاريخ تشيّع در ايران ، رسول جعفريان) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 30682
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به