809
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

پژوهشى در باره انتساب رُقَيّه به امام حسين عليه السلام‏

در مورد انتساب دخترى به نام رقيّه به امام حسين عليه السلام و نيز چگونگى وفات او در شام، و همچنين مزار منسوب به وى، نكاتى وجود دارد كه شايسته است هر يك ، جداگانه مورد بررسى قرار گيرد:

۱ . انتساب دخترى به نام رُقَيّه به امام عليه السلام‏

منابع كهن و معتبرى كه فرزندان امام حسين عليه السلام را احصا كرده‏اند ، دخترى را به نام رُقيّه براى ايشان ، بيان نداشته و تنها دو دختر به نام‏هاى فاطمه و سَكينه و برخى دختر سومى به نام زينب‏۱ را نام برده‏اند . حتّى علّامه مجلسى رحمه اللَّه عليه در بحار الأنوار۲ و محدّث بزرگ معاصر ، شيخ عبّاس قمى رحمه اللَّه عليه در نوشتارهاى خود ، به نام رقيّه به عنوان دختر امام عليه السلام اشاره نكرده‏اند .
ابن طلحه (م ۶۵۴ ق) در كتاب مطالب السَّؤول ،۳ فرزندان امام حسين عليه السلام را ده تن مى‏شمارد : شش پسر و چهار دختر . وى در معرّفى دختران ، تنها نام سه تن را بازگو كرده است: فاطمه ، سَكينه و زينب . همين مطلب را مؤلّف كشف الغُمّة۴ از مطالب

1.الإرشاد : ج ۲ ص ۱۳۵ ؛ مطالب السؤول : ص ۷۳ .

2.بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۳۲۹ .

3.مطالب السؤول : ص ۷۳ .

4.كشف الغمّة : ج ۲ ص ۲۵۰ .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
808

۷ / ۱۷

رؤياى سَكينه عليها السلام‏

۶۶۱.الملهوف - به نقل از سَكينه - : روز چهارم اقامتمان [در شام‏] ، در عالم رؤيا ديدم كه . . . زنى سوار بر هودج است و دستش را بر سرش نهاده است . از [نامِ‏] او جويا شدم . به من گفتند : فاطمه دختر محمّد ، مادر پدرت است .
گفتم : به خدا سوگند ، به سوى او مى‏روم و آنچه را كه با ما كرده‏اند ، به او خواهم گفت .
بلافاصله ، به سوى او دويدم تا به او رسيدم و پيشِ رويش ايستادم و مى‏گريستم و مى‏گفتم : اى مادر ! به خدا سوگند ، حقّ ما را انكار كردند . اى مادر ! به خدا سوگند ، جمع ما را پراكنده كردند . اى مادر ! به خدا سوگند ، حريم ما را ناديده گرفتند و حلال شمردند . اى مادر ! به خدا سوگند ، پدرمان حسين را كُشتند .
او به من گفت : «بس كن ، اى سَكينه! دلم را پاره كردى و جگرم را سوزاندى . اين ، پيراهن پدرت حسين است كه آن را از خود ، دور نمى‏كنم تا با آن ، خدا را ديدار كنم !» .۱

1.لَمّا كانَ فِي اليَومِ الرّابِعِ مِن مُقامِنا ، رَأَيتُ فِي المَنامِ... ورَأَيتُ امرَأَةً راكِبَةً في هَودَجٍ ويَدُها مَوضوعَةٌ عَلى‏ رَأسِها ، فَسَأَلتُ عَنها ، فَقيلَ لي : فاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ أمُّ أبيكِ . فَقُلتُ : وَاللَّهِ لَأَنطَلِقَنَّ إلَيها ولَاُخبِرَنَّها ما صُنِعَ بِنا . فَسَعَيتُ مُبادِرَةً نَحوَها حَتّى‏ لَحِقتُ بِها ووَقَفتُ بَينَ يَدَيها أبكي وأقولُ : يا اُمَّتاه جَحَدوا وَاللَّهِ حَقَّنا ، يا اُمَّتاه بَدَّدوا وَاللَّهِ شَملَنا ، يا اُمَّتاه اِستَباحوا وَاللَّهِ حَريمَنا ، يا اُمَّتاه قَتَلوا وَاللَّهِ الحُسَينَ أبانا . فَقالَت لي : كُفّي صَوتَكِ يا سُكَينَةُ ! فَقَد قَطَّعتِ نِياطَ قَلبي ، وأقرَحتِ كَبِدي ، هذا قَميصُ أبيكِ الحُسَينِ لا يُفارِقُني حَتّى‏ ألقَى اللَّهَ بِهِ ۶۶۴ (الملهوف : ص ۲۲۰ ، مثير الأحزان : ص ۱۰۴) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 30654
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به