293
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

۴ / ۲۸

گريه مسلم بر امام حسين عليه السلام و خانواده‏اش‏

۱۶۹.تاريخ الطبرى - به نقل از قُدامة بن سعيد بن زائدة بن قدامه ثقفى - : اَسترى آوردند و مسلم را بر آن ، سوار كردند و دورش را گرفتند و شمشيرش را برداشتند . در اين حال ، مسلم - كه گويا از زندگى و جانش نااميد شده بود - ، اشكش جارى شد و گفت: اين ، آغاز نيرنگ است.
محمّد بن اشعث گفت: اميدوارم برايت مشكلى پيش نيايد.
مسلم گفت: اين ، جز آرزويى بيش نيست . كجاست امان شما؟ «انا للَّه و انا اليه راجعون ». و گريه كرد.
عمرو بن عبيد اللَّه بن عبّاس ، به مسلم گفت: كسى كه دنبال چيزى است مانند آنچه تو دنبال آنى، وقتى چنين حوادثى برايش رخ مى‏دهد ، گريه نمى‏كند.
مسلم گفت: به خدا سوگند ، من براى جان خود ، گريه نمى‏كنم و براى كشتن خويش ، مرثيه نمى‏خوانم ، گرچه يك لحظه زيان [و گرفتارى‏] را هم بر خويش نمى‏پسندم ؛ امّا [اكنون‏] براى خاندانم گريه مى‏كنم كه به سمت من مى‏آيند . من براى حسين و خاندان حسين ، گريه مى‏كنم.۱

1.واُتِيَ [مُسلِمٌ‏] بِبَغلَةٍ فَحُمِلَ عَلَيها ، وَاجتَمَعوا حَولَهُ ، وَانتَزَعوا سَيفَهُ مِن عُنُقِهِ ، فَكَأَنَّهُ عِندَ ذلِكَ أيِسَ مِن نَفسِهِ ، فَدَمَعَت عَيناهُ ، ثُمَّ قالَ : هذا أوَّلُ الغَدرِ . قالَ مُحَمَّدُ بنُ الأَشعَثِ : أرجو ألّا يَكونَ عَلَيكَ بَأسٌ . قالَ : ما هُوَ إلّا الرَّجاءُ ، أينَ أمانُكُم ؟ إنّا للَّهِ‏ِ وإنّا إلَيهِ راجِعونَ ، وبَكى‏ ، فَقالَ لَهُ عَمرُو بنُ عُبَيدِ اللَّهِ بنِ عَبّاسٍ : إنَّ مَن يَطلُبُ مِثلَ الَّذي تَطلُبُ ، إذا نَزَلَ بِهِ مِثلُ الَّذي نَزَلَ بِكَ لَم يَبكِ ! قالَ : إنّي وَاللَّهِ ما لِنَفسي أبكي ، ولا لَها مِنَ القَتلِ أرثي ، وإن كُنتُ لَم اُحِبَّ لَها طَرفَةَ عَينٍ تَلَفاً ، ولكِن أبكي لِأَهلِيَ المُقبِلينَ إلَيَّ ، أبكي لِحُسَينٍ وآلِ حُسَينٍ ۱۷۰ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۷۴؛ الإرشاد: ج ۲ ص ۵۹) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
292

۳ . گزارشى كه به طور مطلق ، پذيرش امان به وسيله مسلم عليه السلام را تأييد كرده است .۱

با تأمّل در گزارش‏هاى ياد شده ، مى‏توان در يافت كه گزارش سوم ، بى ترديد ، نادرست است ؛ زيرا مشخّص است كه پيشنهاد امان دادن به رهبر قيامى كه زمينه را براى نهضتى بزرگ‏تر آماده مى‏كند ، آن هم از سوى فاسق و فاجرى مانند ابن زياد ، دام و فريبى بيش نيست . چگونه مى‏توان پذيرفت كه مسلم عليه السلام ، متوجّه چنين نكته‏اى نبوده و بدون چون و چرا ، امان ابن زياد را پذيرفته و خود را تسليم نموده است؟!
در مورد گزارش دوم نيز به نظر مى‏رسد كه گزارشگر ، تسليم شدن مسلم عليه السلام را پس از اين كه جراحات بسيارى برداشته و ديگر توان جنگيدن نداشته ، «پذيرفتن امان» تصوّر كرده است .
بر اين اساس ، گزارش نخست - كه بسيارى از منابع ، آن را نقل كرده‏اند و متن آن با روح بلند و عزم استوار و شهامت و شجاعت ياران سيّد الشهدا عليه السلام سازگارى دارد - ، نزديك به واقع است كه: مسلم عليه السلام ، هيچ گاه پيشنهاد امان را نپذيرفت و تا آخرين رمق جنگيد و هنگامى كه ديگر توان دفاع نداشت ، دستگير شد .

1.ر. ك: مروج الذهب : ج ۳ ص ۶۸ و تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۵۰ .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32734
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به