173
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

۳۷.كنز العمّال - به نقل از ابن عمرو ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - : «يزيد! خداوند ، يزيد ، آن طعنه‏زن نفرين‏گو را بركت ندهد! هان! خبر درگذشت محبوبم و فرزند نازنينم، حسين ، به من رسيد . خاكِ مَرقدش را برايم آوردند و قاتلش را ديدم. هان كه او پيش چشم گروهى كشته نمى‏شود و يارى‏اش نمى‏كنند، جز آن كه خدا همه آنان را كيفر مى‏دهد!۱

و - واى بر قاتل او!

۳۸.الأمالى ، شجرى - به سندش ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - : فرزندم حسين ، در پشت كوفه كشته مى‏شود . واى بر قاتلش و واگذارنده‏اش و رها كننده يارى‏اش!۲

۳۹.عيون أخبار الرضا عليه السلام - به سندش ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - : قاتل حسين بن على ، در تابوتى از آتش است و نيمى از عذاب دنيائيان را دارد و دست و پايش را با زنجيرهاى آتشين مى‏بندند و در آتش ، سرنگونش مى‏كنند تا به قعر دوزخ برسد و بويى دارد كه دوزخيان از گند آن ، به خدايشان پناه مى‏برند و او در آن جا جاودان و چشنده عذاب دردناك است ، همراه همه كسانى كه به كشتن او (حسين عليه السلام) كمك و تحريك كرده‏اند .
هر گاه پوستشان مى‏سوزد، خداوند ، پوست ديگرى به جايش مى‏رويانَد تا دوباره عذاب دردناك را بچشند و حتّى لحظه‏اى عذاب از آنان برداشته نمى‏شود و آب جوشان دوزخ به آنها نوشانده مى‏شود . پس واى بر آنان از عذاب خداى متعال در دوزخ!۳

1.يَزيدُ ، لا بارَكَ اللَّهُ في يَزيدَ ! الطَّعّانِ اللَّعّانِ ، أما إنَّهُ نُعِيَ إلَيَّ حَبيبي وسُخَيلي حُسَينٌ ، اُتيتُ بِتُربَتِهِ ورَأَيتُ قاتِلَهُ ، أما إنَّهُ لا يُقتَلُ بَينَ ظَهرانَي قَومٍ فَلا يَنصُرونَهُ إلّا عَمَّهُمُ اللَّهُ بِعِقابٍ ۳۷ (كنز العمّال : ج ۱۲ ص ۱۲۸ ح ۳۴۳۲۴) .

2.يُقتَلُ ابنِيَ الحُسَينُ بِظَهرِ الكوفَةِ ، الوَيلُ لِقاتِلِهِ ، وخاذِلِهِ ، وتارِكِ نُصرَتِهِ ۳۸ (الأمالى ، شجرى : ج ۱ ص ۱۸۳ ، الحدائق الوردية: ج ۱ ص ۱۱۷).

3.إنَّ قاتِلَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام في تابوتٍ مِن نارٍ ، عَلَيهِ نِصفُ عَذابِ أهلِ الدُّنيا ، وقَد شُدَّت يَداهُ ورِجلاهُ بِسَلاسِلَ مِن نارٍ ، مُنَكَّسٍ فِي النّارِ ، حَتّى‏ يَقَعَ في قَعرِ جَهَنَّمَ ، ولَهُ ريحٌ يَتَعَوَّذُ أهلُ النّارِ إلى‏ رَبِّهِم مِن شِدَّةِ نَتنِهِ ، وهُوَ فيها خالِدٌ ذائِقُ العَذابِ الأَليمِ ، مَعَ جَميعِ مَن شايَعَ عَلى‏ قَتلِهِ ، كُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلَ اللَّهُ عزّوجلّ عَلَيهِمُ الجُلودَ ، حَتّى‏ يَذوقُوا العَذابَ الأَليمَ ، لا يُفَتَّرُ عَنهُم ساعَةً ، ويُسقَونَ مِن حَميمِ جَهَنَّمَ ، فَالوَيلُ لَهُم مِن عَذابِ اللَّهِ تَعالى‏ فِي النّارِ ۳۹ (عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۴۷ ح ۱۷۸؛ المناقب، ابن مغازلى: ص‏۶۶ ح‏۹۵) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
172

و سپس فرمود: «اى ابا عبد اللَّه! بر من گران است» و سپس گريست.
گفتم: پدر و مادرم فدايت باد! امروز كه روز اوّل است ، چنين كردى ؟ ماجرا چيست؟
فرمود: «بر اين پسرم مى‏گريم . او را دسته‏اى متجاوزِ كافر از بنى اميّه مى‏كشند . خدا ، شفاعت مرا در روز قيامت ، نصيبشان نكند! مردى او را مى‏كشد كه به دين ، ضربه مى‏زند و به خداى بزرگ ، كفر مى‏ورزد» .۱

د - مردى از بنى اميّه به نام يزيد

۳۵.سير أعلام النبلاء - به نقل از ابو عبيده كه سند روايت را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى‏رساند - : همواره كار امّت من بر پاست ، تا آن كه مردى از بنى اميّه، به نام يزيد ، به آن ضربه مى‏زند .۲

۳۶.الملهوف: دو سال كه از تولّد حسين عليه السلام گذشت، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به سفرى رفت و در راه ، در جايى توقّف كرد و كلمه اِستِرجاع (إنّا للَّهِ) بر زبان آورد و چشمانش اشكبار شد. علّت را پرسيدند . فرمود: «اين ، جبرئيل است كه از زمينى كنار رود فرات به نام كربلا برايم خبر آورده كه فرزندم حسين، پسر فاطمه ، در آن، كشته مى‏شود» .
به ايشان گفته شد: اى پيامبر خدا! چه كسى او را مى‏كشد؟
فرمود: «مردى كه نامش يزيد است . و گويى جايگاه بر خاك افتادن و به خاك سپردنش را مى‏بينم!» .۳

1.فَلَمّا كانَ يَومُ سابِعِهِ [أيِ الحُسَينِ عليه السلام‏] جاءَنِي النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله فَقالَ : هَلُمِّي ابني ... ثُمَّ قالَ : يا أبا عَبدِ اللَّهِ ، عَزيزٌ عَلَيَّ ، ثُمَّ بَكى‏ . فَقُلتُ : بِأَبي أنتَ واُمّي ، فَعَلتَ في هذَا اليَومِ وفِي اليَومِ الأَوَّلِ ! فَما هُوَ ؟ فَقالَ : أبكي عَلَى ابني هذا ، تَقتُلُهُ فِئَةٌ باغِيَةٌ كافِرَةٌ مِن بَني اُمَيَّةَ ، لا أنالَهُمُ اللَّهُ شَفاعَتي يَومَ القِيامَةِ ، يَقتُلُهُ رَجُلٌ يَثلِمُ الدّينَ ، ويَكفُرُ بِاللَّهِ العَظيمِ ! ۳۴ (الأمالى، طوسى: ص‏۳۶۷ ح‏۷۸۱، بحار الأنوار: ج‏۴۴ ص‏۲۵۰ ح‏۱) .

2.لا يَزالُ أمرُ اُمَّتي قائِماً ، حَتّى‏ يَثلِمَهُ رَجُلٌ مِن بَني اُمَيَّةَ يُقالُ لَهُ يَزيدُ ۳۵ (سير أعلام النبلاء : ج ۴ ص ۳۹، مسند أبى يعلى: ج ۱ ص ۳۹۹ ح ۸۶۸) .

3.لَمّا أتى‏ عَلَى الحُسَينِ عليه السلام سَنَتانِ مِن مَولِدِهِ ، خَرَجَ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله في سَفَرٍ لَهُ ، فَوَقَفَ في بَعضِ الطَّريقِ ، فَاستَرجَعَ ، ودَمَعَت عَيناهُ . فَسُئِلَ عَن ذلِكَ ، فَقالَ : هذا جَبرَئيلُ يُخبِرُني عَن أرضٍ بِشَطِّ الفُراتِ يُقالُ لَها : كَربَلاءُ ، يُقتَلُ بِها وَلَدِيَ الحُسَينُ ابنُ فاطِمَةَ . فَقيلَ لَهُ : مَن يَقتُلُهُ يا رَسولَ اللَّهِ ؟ فَقالَ : رَجُلٌ اسمُهُ يَزيدُ ، وكَأَنَّي أنظُرُ إلى‏ مَصرَعِهِ ومَدفَنِهِ ۳۶ (الملهوف : ص ۹۳ ، مثير الأحزان : ص ۱۸) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 30819
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به