199
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

مثال، می‌توان به مسائل مرتبط با عدل الهی مانند وجوب لطف، وجوب اصلح و اعواض و حتی مسائل نبوت مانند ضرورت اِرسال رُسُل و مسائل معاد و وعد و وعید اشاره کرد. بنابراین، بخش قابل توجهی از کلام معتزله بر همین کارکرد عقل بنا شده‌اند.

از متکلمان امامیه در مدرسه کوفه نیز استدلال‌هایی گزارش شده‌اند که بر همین کارکرد عقل مبتنی‌اند؛ برای مثال، می‌توان به روایت معروف زندیق که هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام‌ نقل کرده است، اشاره کرد. وقتی زندیق از امام صادق علیه السلام‌ می‌خواهد تا برای اثبات ضرورت نبوت استدلال عقلی بیاورد، ایشان چنین استدلال کرده‌اند: انسان‌ها نمی‌توانند مستقیماً اوامر و نواهی خداوند را دریافت کنند. حکمت الهی ایجاب می‌کند که خداوند انسان‌هایی را به‌عنوان واسطه میان خود و بندگان نصب کند.۱ در این استدلال با تکیه بر حسن و قبح عقلی ضرورت نصب امام بر خداوند اثبات شده است. هشام بن حکم نیز در مناظره‌ای با عمرو بن عبید با تکیه بر استدلالی مشابه به اثبات امامت پرداخته است.۲

همچنین از هشام نقل قولی درباره عذاب اطفال وجود دارد که به‌خوبی اعتقاد او به حسن و قبح عقلی در علم کلام را نشان می‌دهد: «خداوند نمی‌تواند اطفال را در قیامت عذاب کند و اطفال به بهشت خواهند رفت». دیدگاهی که از هشام بن حکم در مسئله علم الهی نقل شده است، نیز مبتنی بر حسن و قبح عقلی است؛ او معتقد بود اگر خداوند پیش از افعال انسان‌ها به آنها عالم باشد، انسان‌ها در افعالشان مجبور خواهند بود و تکلیف معنایی نخواهد داشت.۳

این استدلال نیز بر حسن و قبح عقلی مبتنی است. به بیان دیگر، خداوند عادل

1.. کلینی، کافی، ج ۱، ص‌۱۶۸.

2.. همان، ص۱۶۹- ۱۷۰.

3.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۷.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
198

گناهان،۱ قناعت، رهایی از حسد و سلامت دین۲ معرفی شده است.

از دیگر متکلمان امامیه در مدرسه کوفه شاهدی که بتوان با استناد به آن کارکرد عقل را به دست آورد در دست نداریم. با این حال ورود آنان به حوزه مباحث مختلف کلامی و مناظره و مجادله با مخالفان نشان می‌دهد که آنان به کارکرد نظری عقل باور داشته‌اند.

نقش حسن و قبح عقلی در اندیشه اصحاب امامیه دوران حضور

همان‌طور که گفته شد، اصحاب امامیه یکی از کارکردهای عقل را تشخیص حسن و قبح و درست و نادرست می‌دانستند. با این حال، یکی از مسائل مهم در علم کلام بهره‌گیری از این کارکرد عقل در حیطه علم کلام و به‌ویژه علم توحید است. به بیان دیگر، آیا عقل انسان همان‌‌‌‌‌‌‌طور که درباره حسن و قبح اعمال انسانی داوری می‌کند، می‌تواند درباره حسن و قبح و باید و نبایدهای افعال الهی نیز داوری کند. بی‌شک، متکلمان معتزلی چنین نقشی برای عقل قائل بودند.

بسیاری از اصول کلامی معتزله بر همین کارکرد عقل مبتنی بوده است؛ برای

1.. «یا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ رَضِيَ بِالدُّونِ مِنَ الدُّنْيَا مَعَ الْحِكْمَةِ وَلَمْ يَرْضَ بِالدُّونِ مِنَ الْحِكْمَةِ مَعَ الدُّنْيَا- فَلِذَلِكَ‏ رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ‏ يَا هِشَامُ إِنَّ الْعُقَلَاءَ تَرَكُوا فُضُولَ الدُّنْيَا فَكَيْفَ الذُّنُوبَ وَتَرْكُ الدُّنْيَا مِنَ‏ الْفَضْلِ وَتَرْكُ الذُّنُوبِ مِنَ الْفَرْض‏» (کلینی، کافی، ج۱، ص‌۱۷- ۱۸).

2.. «يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ نَظَرَ إِلَى الدُّنْيَا وَإِلَى أَهْلِهَا فَعَلِمَ أَنَّهَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْمَشَقَّةِ وَنَظَرَ إِلَى الْآخِرَةِ فَعَلِمَ أَنَّهَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْمَشَقَّةِ فَطَلَبَ بِالْمَشَقَّةِ أَبْقَاهُمَا يَا هِشَامُ إِنَّ الْعُقَلَاءَ زَهِدُوا فِي الدُّنْيَا وَرَغِبُوا فِي الْآخِرَةِ لِأَنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْيَا طَالِبَةٌ مَطْلُوبَةٌ وَالْآخِرَةَ طَالِبَةٌ وَمَطْلُوبَةٌ فَمَنْ طَلَبَ الْآخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيَا حَتَّى يَسْتَوْفِيَ مِنْهَا رِزْقَهُ وَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا طَلَبَتْهُ الْآخِرَةُ فَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ فَيُفْسِدُ عَلَيْهِ دُنْيَاهُ وَآخِرَتَهُ يَا هِشَامُ مَنْ أَرَادَ الْغِنَى بِلَا مَالٍ وَرَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَالسَّلَامَةَ فِي الدِّينِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِي مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ فَمَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ وَمَنْ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ اسْتَغْنَى وَمَنْ لَمْ يَقْنَعْ بِمَا يَكْفِيهِ لَمْ يُدْرِكِ الْغِنَى‏» (کلینی، کافی، ج۱، ص۱۸).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14950
صفحه از 297
پرینت  ارسال به