103
تفسیر روایی جامع (۱)

۳. اجماع مسلمانان

اجماع و اتّفاق عملی مسلمانان، نشان دهنده اعتبار سنّت نبوی در عرصه تفسیر قرآن است. عموم مسلمانان از صدر اسلام تا کنون، سنّت نبوی را در تفسیر قرآن حجّت دانسته و اعتبار آن را پذیرفته‏اند. مفسّران در تفسیر خود، آن را به کار گرفته‏اند. فقیهان در استنباط فتاوا از دل آیات قرآن، به سنّت قولی و فعلیِ پیامبر صلی الله علیه و اله استناد کرده‏اند. متکلّمان از سخنان پیامبر در تفسیر آیات قرآنی بهره برده‏اند و عالمان اخلاق، قرآن و سیره نبوی را در کنار یکدیگر نهاده و حاصل آن را ترویج کرده‏اند. این اتّفاق نظر می‏تواند یک دلیل عقلایی به شمار آید و یا حاکی از فهم و برداشتی واحد از آیات در این باره باشد که در این صورت، حاکی از وجود قرینه‏ها و دلیل‏هایی است که به ما نرسیده، امّا ویژگیِ اقناع کنندگی داشته‌اند.

تنها مخالفان این شیوه، افرادی معدود موسوم به «قرآنیون» هستند که مدّعی بی‏نیازی از سنّت پیامبر صلی الله علیه و اله هستند و برای ادّعای خود، دلیل‏هایی ساخته‏اند که بیش‏تر ناظر به روایات حاکی از سنّت و نه خود آن است. می‏توان برخی باورهای شاذّ ایشان را نیز برخاسته از تردیدهایشان در همین روایات و چگونگیِ گزارش سنّت نبوی دانست که در جای خود، نقد و بررسی شده است.۱

دلیل‌های اعتبار سنّت اهل بیت در تفسیر

بر پایه دیدگاه حقّ شیعه و با استناد به آیه تطهیر،۲ اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و اله پاک و مطهّر و معصوم و از هر گونه رجس و آلودگی به دورند. این عصمت با توجّه به عمومیت واژه «الرجس» و لحن تشریفی و تکریم مؤکّد آیه، فراگیر و شامل همه رفتارها و گفتارهای ایشان است؛ به ویژه آن‏که در نظر آوریم گاه حتّی یک گفتار و رفتار افرادِ نشان‏دار و معرّفی شده به هر جامعه، برای هدایت یا ضلالت عدّه فراوانی کافی است. به دیگر سخن، اگر آیه شریف

1.. ر.ک: جریان‏شناسی قرآن بسندگی.

2.. (إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا؛ خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [ـِـ پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گردانَد). احزاب: آیۀ ۳۳.


تفسیر روایی جامع (۱)
102

یک دلیل روایی بر این سیره و تفسیر کردن پیامبر صلی الله علیه و اله، گزارش طبری به نقل از عمر بن خطّاب است که می‏گوید: «کان آخر ما نزل من القرآن، آیة الربّا، و إن نبیّ اللّٰه[صلی الله علیه و اله] قبض قبل أن یفسّرها».۱ این گزارش در برخی از کتب مشهور حدیث اهل سنّت نیز آمده است.۲ سیوطی نیز آن را آورده و سپس چنین نوشته است:

۰.مفهوم این کلام این است که پیامبر صلی الله علیه و اله آنچه را نازل می‏شد، برای آنان تفسیر می‏کرد و تنها این آیه را به سبب رحلت سریع ایشان بعد از نزول این آیه، تفسیر نفرمود. و گر نه، دلیلی دیگر برای تخصیص این آیه نخواهد بود.۳

اکنون می‏پرسیم: آیا می‏توان تصوّر کرد که پیامبر صلی الله علیه و اله قرآن را تبیین و تفسیر کند و به پرسش‏های صحابیان پاسخ دهد و ابهام‏های ایشان را در باره آیات الهی حل کند، امّا سخن و پاسخ و تفسیر او اعتبار نداشته باشد؟! آیا تکرار این کار از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله لغو و بیهوده نخواهد بود؟!

این دلیل در دایره همه مخاطبان قرآن، به آسانی جاری است. همسانی وضعیت مسلمانان صدر اسلام با دیگر مسلمانان در تکالیف دینی و پیروی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله، ثابت شده و مقبول است. به دیگر سخن، کسی که نبوّت پیامبر را می‏پذیرد و قرآنِ نازل شده بر او را به عنوان وحی الهی تلاوت می‏کند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را نیز مبلّغ و مبیّن آن می‏داند و سیره ایشان را در تفسیر قرآن می‏پذیرد. از این رو، انتظار دارد آورنده پیام الهی و مبلّغ وحی، پاسخ‌گو و تبیین کننده ابهام‏های او در باره قرآن و یا ارائه دهنده راه حلّ در باره آن‌ها باشد. کافی است چنین شخصی سؤال‏های خود را مشابه سؤال‏هایی بداند که اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از ایشان پرسیده‏اند. در این حالت، پاسخ‏های پیامبر به آن‏ها را نیز پاسخ به خود می‏داند و مقبول و معتبر می‏شمرد.

1.. یعنی: «آخرین بخشی که از قرآن نازل شد، آیۀ ربا بود و رسول خدا صلی الله علیه و اله پیش از آن‌که آن را تفسیر کند، درگذشت» جامع البیان: ج۳ ص۱۵۶.

2.. مسند ابن حنبل: ج۱ ص۳۶؛ سنن ابن ماجة: ج۲ ص۷۶۴.

3.. الإتقان: ج۲ ص۵۲۹ شمارۀ ۶۶۶۸ .

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 28559
صفحه از 311
پرینت  ارسال به