۱۵۱. امام رضا عليه السلام : [خداوند] ظاهر است؛ امّا نه به معناى لمس شدن. آشكار است؛ امّا نه به معناى ديده شدن. باطن است؛ امّا نه به معناى كنار بودن [از ديگر چيزها
۱۵۲. امام رضا عليه السلام : [خداوند] نهان است ، نه با پوشيده بودن . آشكار است نه با قرار گرفتن در مقابل ديدگان.
۱۲ . صفت قائم بودن او
۱۵۳. امام رضا عليه السلام : او قائم است، نه به معناى به پا خاستن و ايستادن بر ساق پا با سختى، آن گونه كه اشيا برپا هستند؛ بلكه «قائم است»، يعنى نگاهبان است؛ مانند گفتار شخص: «فلانى قائم به امر ماست» و خدا، همان نگاهبان بر هر شخصى است در آنچه به دست آورده است، و نيز «قائم» در سخن مردم، به معناى «پايدار» است . معناى ديگر قائم ، بسندگى است؛ مانند گفته تو به كسى: «به كار فرزندان فلان، برخيز»؛ يعنى ايشان را بسنده باش. قائم از ما (انسانها) بر روى ساق [پا] ايستاده است. پس [ما و خدا] در نام، مشتركيم و در معنا اشتراك نداريم.