۸ / ۴
خواجوى كرمانى۱
به مقدم خلف منتظر ، امام هماممسيح خضرقدوم و خليل كعبهمقام
شعيب مدين تحقيق ، حجّة القائمعزيز مصر هُدا ، مهدى سپهر غلام
خطيب خطبه افلاك ، مُنْهى ملكوتاديب مكتب اقطاب ، محيى اسلام
شه ممالك دين ، صاحب الزمان كه زمانبه دست رايض۲ طُوعش۳ سپرده است زمام
به انتظار وصول طليعتش خورشيدزَنَد درفش درفشنده، صبحدم بر بام
نه در ولايت او درخور است رايت ريبنه با امامت او لايق است آيت عيب
چو شمع جان من از نور حق، منوّر باددماغ من ز نسيم خرد، معطّر باد
مرا كه مالك مُلك ملوك معرفتمجهان معرفت و ملك دين مسخّر باد
دلم كه مهر زند آل زر بر احكامشفداى حكم جهانگير آل حيدر باد
ضمير روشن «خواجو» كه شمع انجمن استچراغ خلوتيان رواق شش در باد
روان او كه شد از آب زندگى سيرابرهين منّت ساقىّ حوض كوثر باد
در آن نفس كه بود مرغ روح در پروازمباد جز به رخ اهل بيت، چشمش باز!۴
1.كمال الدّين ابوالعطا محمود بن على مرشدى ، عارف ، شاعر ، متخلّص به «خواجو» و معروف به «نخلبند شعرا» ، در سال ۶۸۹ ق در كرمان متولد شد . خواجو، اشعار عرفانى نيز مىسرود و در غزلسرايى، مورد پسند حافظ بود. از جمله آثار اوست: هماى و همايون؛ گل و نوروز؛ كمال نامه؛ و ديوان شعر. خواجو تركيببند معروفى دارد. سال ۷۵۳ ق در كرمان درگذشت (تاريخ ادبيات در ايران: ج ۳ ص ۸۰۹، تاريخ نظم و نثر، ص ۱۹۹، تذكره شاعران كرمان، ص ۲۲۲، دويست سخنور، ص ۹۱) .
2.رايض: رام كننده.
3.طوع: انقياد، فرمانبردارى.
4.خوشههاى طلائى: ص ۴۸۶.