آن روايت از خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله كه بر صحيح بودنش بر اساس تخريج از مصادر ، اتّفاق نظر است ، اين است : «يا أيُّها النَّاسُ ! إنِّى قَد تَرَكتُ فيكُم ما لَن تَضِلُّوا بَعدَهُ إن اعتَصَمتُم بِهِ : كِتابَ اللّهِ و أنتُم مَسؤولونَ عَنهُ . فما أنتم قائلون؟ ؛ اى مردم! من در ميان شما چيزى را بر جا گذاشتم كه اگر به آن چنگ بزنيد ، هرگز گم راه نمى شويد و آن ، كتاب خداست و شما از آن ، بازخواست خواهيد شد . پس پاسخى براى آن داريد؟» ؛ امّا ذكر «چنگ زدن به سنّت» در [روايت ديگر] اين حديث ، امرى غريب (نادر) است ، گرچه لازم به نظر مى رسد . ۱
از اين رو ، بايد پذيرفت كه گزارش ياد شده از حديث ثقلين (كِتابَ اللّهِ وَ سُنَّتى) ، معتبر نيست و نمى تواند جاى گزين «كتاب اللّه و عترتى» گردد .
د ـ در برخى از احاديث شيعى نيز «كِتابَ اللّهِ و سُنَّتى» ، به جاى «كِتابَ اللّهِ وَ عِترَتى» آمده است . شيخ صدوق رحمه اللهدر كتاب كمال الدين ، پس از نقل روايت مشهور حديث ثقلين ، اين متن را از ابو هُرَيره نقل كرده است . ۲ سند اين حديث ، ضعيف است و احتمالاً وى براى اشاره به تفاوت ياد شده ، اين گزارش را آورده است ؛ زيرا اين اقدام ، با هدف او از نگارش كتاب كمال الدين و نيز با عنوان باب : «اتّصال الوصيّة من لدن آدم عليه السلام » هماهنگ نيست .
تذكّر مهم
تذكّر چند نكته در خاتمه بحث ، مفيد است :
۱ . آنچه گفتيم ، به معناى نفى حجّيت سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله نيست ؛ زيرا دلايل قرآنى ، روايى و عقلىِ حجّيت سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله ، چنان محكم و قوى است كه احتمال عدم اعتبار و حجّيت آن ، منتفى است . بنا بر اين ، انكار صدور اين گزارش ها ، به معناى