47
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

قصر و عدم پاى‏بندى به شئون حكومتى، از منصب ولايت‏عهدى، تنها نامى بيش باقى نگذاشت.
از پذيرش ولايت عهدى به وسيله امام عليه السلام چيزى نگذشته بود كه خليفه از امام عليه السلام خواست تا نماز عيد قربان‏۱ را اقامه كند. امام عليه السلام شروط هنگام پذيرش را به خليفه گوشزد كرد و عذر آورد. اصرار خليفه ، سبب شد كه امام عليه السلام به شيوه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و نه حاكمان، براى نماز به سمت مصلّا روانه شود. گزارش شيوه حركت پيامبرگونه امام عليه السلام به خليفه ، سبب شد تا مأمون، ايشان را از اقامه نماز ، باز دارد.۲
در موارد ديگرى نيز مأمون از امام عليه السلام كمك مى‏خواهد ؛ ولى امام رضا عليه السلام به او شرايط هنگام پذيرش ولايت‏عهدى را يادآور شده ، از همكارى با حكومت عبّاسى سر باز مى‏زند. براى نمونه، خليفه از ايشان ، معرّفى فردى مطمئن را براى فرماندارى منطقه‏اى آشوب‏زده مى‏خواهد و امام عليه السلام چنين پاسخ مى‏دهد :
من به شرطى در امر ولايت‏عهدى وارد شدم كه امر و نهى و عزل و نصب نكنم تا اين كه خداوند ، مرا پيش از تو از اين دنياى فانى ببرد.۳
همچنين پس از آن كه فضل بن سهل از دنيا مى‏رود، مأمون به امام عليه السلام مى‏گويد:
اينك زمان نياز من به توست ، اى ابوالحسن! پس به كار بنگر و يارى‏ام ده .
ولى امام رضا عليه السلام همچنان امتناع نموده ، مى‏فرمايد:
تدبير به عهده توست ، اى فرمان‏رواى مؤمنان! و وظيفه ما دعا كردن .۴
بدين سان ، امام عليه السلام ، مأمون را در رسيدن به اهداف سياسى خود در اين اقدام ، ناكام گذاشت.

1.در منابع به عنوان عيد ، تصريح نشده است؛ امّا از ذكرى كه امام عليه السلام در راه مصلّا گفته است : «اللَّه أكبر على ما رزقنا من بهيمة الأنعام»، كه ويژه اذكار ايّام تشريق و عيد قربان است، مى‏توان دريافت كه نماز عيد قربان بوده است.

2.الكافى: ج‏۱ ص‏۴۸۸ ح ۲، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج‏۲ ص‏۱۴۹ ح ۲۱.

3.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۶۷ ح ۲۹ .

4.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۶۴ ح ۲۵ .


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
46

قَدْ نَهَانِيَ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ أُلْقِيَ بِيَدِي التَّهْلُكَةَ ، فَإِنْ كَانَ الْأَمْرُ عَلَى هَذَا فَافْعَلْ مَا بَدَا لَكَ وَ أَنَا أَقْبَلُ ذَلِكَ عَلَى أَنِّي لَا أُوَلِّي أَحَداً وَ لَا أَعْزِلُ أَحَداً وَ لَا أَنْقُضُ رَسْماً وَ لَا سُنَّةً وَ أَكُونُ فِي الْأَمْرِ مِنْ بَعِيدٍ مُشِيراً .۱
خداوند، مرا از اين كه خود را به هلاكت اندازم، نهى فرموده است . اگر اراده بر اين قرار گرفته است ، هر كار كه به نظرت رسيده، انجام ده. من آن را مى‏پذيرم ، به شرط آن كه در عزل و نصب احدى ، دخالت نكنم و رسمى را تغيير ندهم و شيوه‏هاى پيشين را دگرگون نسازم و از دور ، مشاور و راه‏نما باشم.
اين شروط، يعنى چشم‏پوشى از تمام اختيارات حكومتى و اين گونه سخن گفتن، خود دليلى بر الزام و ناچار بودن در پذيرش ولايت‏عهدى است.
مأمون ، شروط امام عليه السلام را پذيرفت و ايشان را به ولى‏عهدى و جانشينى خويش، معرّفى كرد و در يك روز ، چند دستور صادر نمود. نخست ، فرمان داد تا به شكرانه اين رُخداد مهم، به هر يك از لشكريان، حقوق يك سال را يك‏جا پرداخت كنند . سپس دستور داد تا خبر انتصاب امام عليه السلام را به تمام استانداران و مسلمانان ديگر شهرهاى بلاد اسلامى ، ابلاغ نمايند. همچنين با عنوان «رضا» به نام ايشان ، سكّه ضرب كرد. فرمان ديگرى كه در همان روز صادر شد ، اين بود كه به مردم امر كرد كه لباس سياه را - كه شعار عبّاسيان بود - از تن بيرون كنند و به جاى آن ، لباس سبز در بر كنند.۲
دسته سوم، رواياتى كه حاكى از ملتزم بودن امام عليه السلام به رعايت شروط پذيرش ولايت‏عهدى هستند . روند عدم دخالت امام عليه السلام در امور حكومتى، عدم استقرار در

1.ر . ك : ح ۱۵۱ .

2.عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج‏۲ ص ۱۴۷ ح‏۱۸. در ادامه همين گزارش ، آمده است كه مامون ، يكى از دختران خود به نام «امّ حبيب» را به همسرى امام رضا عليه السلام در آورد. اين مطلب در منابع و متون ديگر ، نيامده است.

  • نام منبع :
    حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39306
صفحه از 584
پرینت  ارسال به