73
حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام

باشند .
در آن هنگام ، اهمّيت اين پيام و رساندن آن، به گونه‏اى بود كه به گفته ابن عبّاس ، ابو بكر در آغاز حكومتش ، خود را خليفه نمى‏خوانَد و در پاسخ كسى كه از او مى‏پرسد: «آيا تو خليفه پيامبر خدايى ؟» ، پاسخ مى‏دهد : نه . و در پاسخ اين سؤال كه : «پس تو كيستى ؟»، پاسخ مى‏دهد : من ، جاى‏گزين پس از او هستم .۱
دقّت و تأمّل در معناى واژه «خليفه» ، خود، بيانگر اين معناست كه خليفه به معناى جانشين است و جانشين، كسى است كه وظيفه شخص پيشين را به عهده دارد و جاى خالى او را پُر مى‏كند، و چون وظيفه اصلى و محورى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، هدايتگرى و راه‏نمونى مردمان به سوى رستگارى است ، تنها ، فردى شايستگى عنوان خلافت را دارد كه به بهترين وجه به هدايت مردمان بپردازد .
به همين دليل است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، مبلّغان دين را خلفاى خود شمرده است . در حديثى آمده است كه پيامبر خدا براى خلفاى (جانشينانِ) خود از خداوند طلب رحمت نمود و در جواب اين سؤال كه «خلفاى شما چه كسانى هستند؟» فرمود:
الَّذينَ يَأتونَ مِن بَعدى يَروونَ حَديثى و سُنَّتى .۲
كسانى كه پس از من مى‏آيند و حديث و سنّت مرا روايت مى‏كنند .

از سوى ديگر، حكومت ، فقط وسيله و ابزارى بوده است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از آن استفاده كرده و آن را در جهت هدف خويش به كار گرفته است؛ زيرا پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، چه زمانى كه حكومت داشته و چه زمانى كه حكومتى نداشته (همانند دوران سخت مكّه) ، وظيفه خويش را به انجام رسانده است .
توجيهات و تأويلاتى كه به نقل از محقّقان حديثى اهل سنّت در پى مى‏آيد ، نشان دهنده اين مطلب است كه آنان بدون توجّه به علّت غايى بعثت پيامبران ، به معناى

1.كنز العمّال : ح ۳۵۷۰۸ .

2.كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۴ ص ۴۲۰ ح ۵۹۱۹ .


حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
72

همه آنها از قريش اند» ، يا «كلّهم من بنى هاشم ؛۱ همه آنها از بنى هاشم اند» .
اين صحنه نشان مى‏دهد كه فضاى سياسى براى اعلان رهبران آينده جهان اسلام ، مناسب نبوده است ، چنان كه جمله (وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ؛۲ خداوند ، تو را از آسيب مردمان حفظ مى‏كند) در جريان غدير ، اشاره به همين واقعيت است . البتّه بعد از غدير نيز هنگامى كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله در بيمارىِ منجر به وفاتش مى‏خواهد به صورت مكتوب ، مشكل رهبرى آينده جهان اسلام را حل كند ، با كارشكنى و همهمه و غوغا رو به رو مى‏شود و در نتيجه ، تصريح به اين امر ، ميسّر نمى‏گردد .۳

۴ . مقصود از «دوازده خليفه»

تأمّل در واژه‏هاى «خليفه» ،۴ «امام» ،۵ «وصى» ، ۶ «امير»۷ و الفاظ مشابه آنها كه در گزارش‏هاى مختلف حديث جابر آمده و نيز موقعيت خانوادگى و عدد كسانى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آنان را به عنوان جانشينان خود معرّفى مى‏كند و مهم‏تر از همه ، تأكيد ايشان بر اين كه قوام دين و عزّت اسلام و صلاح امّت تا قيامت در گرو خلافت آنهاست ، به روشنى نشان مى‏دهند كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در اين پيام مهم ، در صدد ارائه مشخّصات افرادى بوده كه پس از او شايستگى علمى ، عملى ، سياسى و مديريتى لازم را براى رهبرى جامعه اسلامى دارند ؛ كسانى كه از هر جهت مى‏توانند خليفه خدا و خليفه پيامبر خدا

1.ينابيع المودّة : ج‏۲ ص‏۳۱۶ ح‏۹۰۸ .

2.مائده : آيه ۶۷ .

3.ر . ك : صحيح البخارى : ج ۱ ص‏۵۴ ح‏۱۱۴ و ج ۴ ص ۱۶۱۲ ح ۴۱۶۸ و ج ۸ ص ۲۶۸۰ ح ۶۹۳۳ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۶۹۵ ح ۲۹۹۲ ، الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۲۴۴ .

4.ر .ك : دانش‏نامه قرآن و حديث : ج ۹ ص ۳۱۱ (اهل بيت عليهم السلام / فصل يكم / شمار امامان اهل بيت عليهم السلام / تعبير «دوازده خليفه») .

5.ر .ك : همان : ص ۳۱۹ (اهل بيت عليهم السلام / فصل يكم / شمار امامان اهل بيت عليهم السلام / تعبير «دوازده امام») .

6.ر .ك : همان: ص ۳۲۳ (اهل بيت عليهم السلام / فصل يكم / شمار امامان اهل بيت عليهم السلام / تعبير «دوازده وصى») .

7.ر .ك : همان: ص ۳۱۹ (اهل بيت عليهم السلام / فصل يكم / شمار امامان اهل بيت عليهم السلام / تعبير «دوازده امير») .

  • نام منبع :
    حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 96490
صفحه از 339
پرینت  ارسال به