909
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

فرمود : «پروردگارا ! او را به سوى آتش بكشان» .
اسب ابن حَوزه، در نهر كوچكى ، سكندرى رفت و وى را در آن نهر انداخت ، در حالى كه پايش در ركاب ، گير كرده بود و سرش به زمين افتاده بود . اسب همچنان مى‏دويد و سرِ او را به هر سنگ و چوبى مى‏كوبيد تا اين كه مُرد .
امّا سُوَيد بن حَيّه، نظرش اين بود كه عبد اللَّه بن حوزه ، وقتى اسبش سكندرى رفت، پاى چپش در ركاب ماند و پاى راستش در هوا معلّق بود و اسب با همان وضع مى‏دويد و سر او را به هر سنگ و چوبى مى‏زد تا اين كه مُرد.۱

۷۴۹.المعجم الكبير - به نقل از ابن وائل، يا وائل بن علقمه كه در آن جا حاضر بود - : مردى ايستاد و گفت: آيا حسين در ميان شماست؟
گفتند: آرى .
گفت: مژده‏ات باد به آتش !
حسين عليه السلام فرمود: «من به پروردگارِ مهربان و شفيعِ فرمان‏بُردارى‏شده ، مژده داده شده‏ام تو كيستى؟» .
او گفت: من ابن جُوَيزه - يا حُوَيزه - هستم .
حسين عليه السلام فرمود : «خداوندا ! او را به سوى آتش بكشان» .
پس چارپايش ، او را برداشت [ و دويد] ، در حالى كه پايش در ركاب ، گير كرده

1.ثُمَّ إنَّ رَجُلاً مِن بَني تَميمٍ - يُقالُ لَهُ عَبدُ اللَّهِ بنُ حَوْزَةَ - جاءَ حَتّى‏ وَقَفَ أمامَ الحُسَينِ عليه السلام ، فَقالَ : يا حُسَينُ يا حُسَينُ ! فَقالَ حُسَينٌ عليه السلام : ما تَشاءُ ؟ قالَ : أبِشر بِالنّارِ !! قالَ : كَلّا ، إنّي أقدَمُ عَلى‏ رَبٍّ رَحيمٍ ، وشَفيعٍ مُطاعٍ ، مَن هذا ؟ قالَ لَهُ أصحابُهُ : هذَا ابنُ حَوزَةَ . قالَ : رَبِّ حُزْهُ إلَى النّارِ ، قالَ : فَاضطَرَبَ بِهِ فَرَسُهُ في جَدوَلٍ ، فَوَقَعَ فيهِ ، وتَعَلَّقَت رِجلُهُ بِالرِّكابِ ، ووَقَعَ رَأسُهُ فِي الأَرضِ ، ونَفَرَ الفَرَسُ ، فَأَخَذَ يمُرُّ بِهِ ، فَيَضرِبُ بِرَأسِهِ كُلَّ حَجَرٍ وكُلَّ شَجَرَةٍ حَتّى‏ ماتَ . قالَ أبو مِخنَفٍ : وأمّا سُوَيدُ بنُ حَيَّةَ ، فَزَعَمَ لي أنَّ عَبدَ اللَّهِ بنَ حَوزَةَ حينَ وَقَعَ فَرَسُهُ ، بِقَيَت رِجلُهُ اليُسرى‏ فِي الرِّكابِ ، وَارتَفَعَتِ اليُمنى‏ فَطارَت ، وعَدا بِهِ فَرَسُهُ يَضرِبُ رَأسَهُ كُلَّ حَجَرٍ وأصلَ شَجَرَةٍ حَتّى‏ ماتَ ۷۵۱ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۳۰ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۹۹) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
908

امام حسين عليه السلام نيز او را نفرين نمود و فرمود : «خداوندا ! او را تشنه بميران» و چنين هم شد. وى به بيمارى استسقا (عطش) گرفتار شد و هر چه آب مى‏نوشيد، تشنگى‏اش برطرف نمى‏شد تا اين كه هلاك شد.
گفتنى است كه نام وى در برخى منابع، عبد اللَّه بن حُصَين يا حِصن يا عبد الرحمان بن حُصَين اَزدى آمده است. احتمالاً تميم بن حُصَين - كه شرح حالش گذشت - همين شخص است .

۵ / ۲۲

عبد اللَّه بن حَوزه‏

هويت و حتّى نام دقيق وى و پدرش ، مشخّص نيست و منابع حديثى و تاريخى، از او با نام‏هاى متفاوت ياد كرده‏اند ؛ امّا از آن جا كه همه اين نام‏ها ، گزارش يك جريان تاريخى‏اند ، معلوم مى‏شود كه مقصود همه آنها يكى است . ماجراى او چنين است كه آمد و جلوى امام حسين عليه السلام ايستاد و امام عليه السلام را صدا زد و بى‏ادبانه گفت : [تو را] به آتش ، بشارت باد ! امام عليه السلام از نام او پرسيدند و چون معلوم گشت كه نام او ابن حوزه است ، فرمود : «پروردگارا ! او را به سوى آتش بكشان» . در همين اثنا ، اسب او زمين خورد و سپس همين طور كه پاى او در ركاب بود ، اسب رم كرد و سر او را به‏زمين كوبيد ، تا هلاك شد .

۷۴۸.تاريخ الطبرى - به نقل از ابو مخنف، از حسين ابو جعفر - : مردى از بنى تميم به نام عبد اللَّه بن حَوزه آمد و در برابر حسين عليه السلام ايستاد و گفت: اى حسين! اى حسين!
حسين عليه السلام فرمود: «چه مى‏خواهى؟» .
گفت: مژده‏ات باد به آتش!
فرمود: «هرگز ! من ، بر پروردگارِ مهربان و شفيعِ فرمان‏بردارى شده، وارد مى‏شوم. اين كيست؟» .
ياران حسين عليه السلام به ايشان گفتند: اين، ابن حَوزه است.

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 30668
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به