75
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

شود كه كدام يك براى بيعت و خلافت ، شايسته‏تر است .

و در بخش دوم، اصلاح امّت، احياى سنّت، امر به معروف و نهى از منكر، مبارزه با سلطان ستمگر ، و عزّت و آزادگى را مطرح مى‏سازد ، چنان كه در اين باره از امام حسين عليه السلام روايت شده كه مى‏فرمايد :
إنّى لَم أخرُج أشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالِماً ، وَ إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ النَّجاحِ وَ الصَّلاحِ فى اُمَّةِ جَدّى مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله ، اُريدُ أن آمُرَ بِالمَعروفِ وَ أنهى‏ عَنِ المُنكَرِ ، وَ أسيرَ بِسيرَةِ جَدّى مُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله ، وَ سيرَةِ أبى عَلىِّ بنِ أبى طالِبٍ ... ، فَمَن قَبِلنى بِقَبولِ الحَقِّ فَاللَّهُ أولى‏ بِالحَقِّ ، ومَن رَدَّ عَلَىَّ هذا أصبِرُ حَتّى‏ يَقضِىَ اللَّهُ بَينى وبَينَ القَومِ بِالحَقِّ، ويَحكُمَ بَينى وبَينَهُم بِالحَقِّ، وهُوَ خَيرُ الحاكِمينَ ۱ .
به درستى كه من از روى سرمستى و سركشى و فسادانگيزى و ستمگرى ، قيام نكرده‏ام ؛ بلكه براى تحقّق رستگارى و صلاح در امّت جدّم محمّد صلى اللَّه عليه و آله قيام كرده‏ام . مى‏خواهم امر به معروف و نهى از منكر نمايم و به سيره جدّم محمّد صلى اللَّه عليه و آله و پدرم على بن ابى طالب عليه السلام ، رفتار كنم ... . آن كه مرا به حقّانيت پذيرفت، [بداند كه ]خداوند، سرچشمه حق است [و پاداش او را خواهد داد] و اگر كسى در اين دعوت، دستِ رد بر سينه من زند، شكيبايى مى‏ورزم تا خداوند، ميان من و اين گروه، بر پايه حقيقت، داورى كند و به حقيقت، حكم دهد، كه او بهترينِ داورى‏كنندگان است .

جز اين سخنان و نوشته‏ها ، تحليل شئون امامت‏۲ نيز اعمال و رفتارى را كه امام حسين عليه السلام در پيش گرفته ، اقتضا مى‏كند . امام حسين عليه السلام ، براى تبيين دين و حفظ آن از نابودى و تحريف، اجراى دين و الگو بودن، حائز مقام امامت شده بود و اين شئون ، مى‏بايست بر رفتار و گفتار و انديشه ايشان سايه مى‏افكند ، و چگونه حادثه‏اى به اين بزرگى را مى‏توان جدا از اين اهداف ، تحليل كرد ؛ حادثه‏اى كه در آن ، خون پاك انسان‏هاى بزرگى بر زمين ريخت .

1.الفتوح : ج ۵ ص ۲۱ ، مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۱ ص ۱۸۸ .

2.از جمله، وظايف و اختيارات امام و شروط و لوازم مَنصب امامت.


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
74

شهادت خويش آگاه بود ؛ ولى شهادت را مقصد مى‏دانست ، نه مقصود»، هدفمندى حادثه عاشورا را در دو لايه ، توضيح مى‏دهيم .

لايه اوّل‏

در اين لايه ، مسئله هدف از حادثه عاشورا از نگاه امام حسين عليه السلام و بر اساس مبانى كلّى امامت ، تحليل مى‏شود .
امام حسين عليه السلام ، در سخنان ، خطابه‏ها و نامه‏هاى خود ، براى رفتار خويش ، اهدافى را بيان مى‏دارد. برخى از اين اهداف ، در مرحله امتناع از بيعت با يزيد ، بازگو مى‏شود و برخى ، در مرحله حركت از مدينه به سمت مكّه و برخى ، در مرحله حركت از مكّه به سوى كوفه .
به سخن ديگر ، امام حسين عليه السلام در سخنان و نامه‏هاى نسبتاً فراوانش ، براى امتناع از بيعت با يزيد، علل و اهدافى و براى حركت خود از مدينه به مكّه و از آن جا به سمت كوفه ، علل و اهداف ديگرى مطرح مى‏سازد.

در بخش نخست ، امام حسين عليه السلام ، فسق يزيد و استحقاق بيشتر خود براى حكومت را مطرح مى‏كند. امام عليه السلام ، خطاب به فرماندار مدينه مى‏فرمايد :
أيُّهَا الأَميرُ ! إنّا أهلُ بَيتِ النُّبُوَّةِ ، وَ مَعدِنُ الرِّسالَةِ ، وَ مُختَلَفُ المَلائِكَةِ ، وَ مَحَلُّ الرَّحمَةِ ، وَ بِنا فَتَحَ اللَّهُ وَبِنا خَتَمَ ، وَ يَزيدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ خَمرٍ ، قاتِلُ النَّفسِ المُحَرَّمَةِ ، مُعلِنٌ بِالفِسقِ ، مِثلى لا يُبايِعُ لِمِثلِهِ ، وَ لكِن نُصبِحُ وَ تُصبِحونَ ، وَ تَنتَظِرُ وَ تَنتظرُونَ ، أيُّنا أحَقُّ بِالخِلافَةِ وَ البَيعَةِ ۱ .
اى امير! ما خاندان نبوّت ، و معدن رسالت ، و محلّ آمد و شدِ فرشتگان ، و جايگاه رحمت هستيم . خداوند ، امور را با ما مى‏گشايد و با ما مى‏بندد ؛ و يزيد ، مردى فاسق ، باده‏گسار ، آدمكُش و اهل فسق و فجورِ آشكار است . همانند منى ، با كسى همانند او ، بيعت نمى‏كند ؛ ولى ما و شما ، صبح مى‏كنيم و منتظر مى‏مانيم ، تا معلوم

1.الفتوح : ج ۵ ص ۱۳ ، مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۱ ص ۱۸۳ .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 30870
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به