105
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

مردم كوفه در آن هنگام ، از سويى به علّت مرگ معاويه و جوانى يزيد ، حكومت مركزى شام را دچار ضعف مى‏ديدند و از سوى ديگر ، فرماندار كوفه (نعمان بن بشير) را قادر به مقابله با قيامى جدّى نمى‏دانستند . از اين رو ، تجمّع عدّه‏اى از شيعيان مخلص به رهبرىِ سليمان بن صُرَد خُزاعى و پيشنهاد دعوت از امام حسين عليه السلام و تشكيل حكومت در كوفه ، به سرعت از سوى كوفيان ، مورد استقبال قرار گرفت ؛ زيرا احتمال پيروزى و تشكيل حكومت را قوى مى‏دانستند .
كوفيان ، حتّى پس از ورود عبيد اللَّه به كوفه ، اميد پيروزى را از دست ندادند . از اين رو ، تعداد فراوانى از آنها به همراه مسلم در محاصره قصر عبيد اللَّه شركت جستند و هنگامى كه احساس خطر نمودند ، به سرعت ، از نهضت ، كناره گرفتند و مسلم و هانى را به دست عبيد اللَّه سپردند .
اين احساس خطر ، هنگامى شدّت گرفت كه شايعه حركت سپاه شام از سوى طرفداران عبيد اللَّه در ميان مردم، پخش شد. البته ترس از سپاه شام را نيز مى‏توان معلول دنياطلبى مردم كوفه به شمار آورد .

سه . تابع احساسات بودن‏

با مطالعه مقاطع مختلف تاريخ كوفه ، مى‏توانيم تابع احساس بودنِ اهالى آن را مشاهده نماييم . علّت اصلى اين ويژگى را مى‏توان عدم رسوخ ايمان در قلب‏هاى آنان دانست و طبعاً از افراد و قبايلى كه با ديدن شوكت اسلام به آن پيوستند و براى دنياى خود به جنگ رفتند ، انتظارى جز اين نمى‏توان داشت .
شايد معروف شدن كوفيان به نيرنگبازى ، فريبكارى و بى‏وفايى - تا جايى كه به ظهور مَثَل‏هايى چون : «أغدَرُ مِن كوفىٍّ (فريبكارتر از كوفى)» ، يا «الكوفىُّ لا يوفى (كوفى ، وفا ندارد)» انجاميده - ، نيز ناشى از همين ويژگىِ احساساتى بودن آنها باشد .

چهار . پرخاشگرى‏

نظامى بودن شهر كوفه و پديد آمدن فرصت‏هاى متعدّد براى جنگيدن ، روحيّه‏اى


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
104

كوفيان با امام على عليه السلام مشاهده مى‏كنيم . امير مناسب اين جامعه ، اميرى مانند «زياد بن ابيه» است كه با خشونت و ستمگرى ، آنان را وادار به اطاعت در برابر حكومت نمايد .

دو . دنياطلبى‏

گرچه بسيارى از مسلمانان صدر اسلام ، با نيّتى خالص و به جهت رضاى حق و پيشرفت اسلام در فتوحات اسلامى شركت مى‏جستند ، امّا كم نبودند افراد و قبايلى كه به قصد به دست آوردن غنايم جنگى در اين جنگ‏ها شركت مى‏كردند . اينان ، پس از سكونت در كوفه ، حاضر به از دست دادن دنياى خود نبودند و به محض احساس كردن هر گونه خطرى ، عقب مى‏نشستند و به عكس ، هر گاه احساس نفعى مى‏نمودند ، فوراً به عرصه داخل مى‏شدند .
شاهد صادق اين مطلب ، حضور كوفيان در دو جنگ جَمَل و صفّين است . هنگامى كه در سال ۳۶ هجرى ، امام على عليه السلام براى مقابله با شورشيانِ مستقر در بصره ، از مدينه ره‏سپار عراق شد ، از كوفيان ، درخواست كمك نمود . كوفيان كه هنوز حكومت امام على عليه السلام را نوپا مى‏ديدند و از سرنوشت جنگ ، بخصوص با توجّه به كثرت سپاه بصره ، بيمناك بودند ، كوشيدند از زير بار اين دعوت ، شانه خالى كنند و سرانجام ، پس از تبليغ‏ها و تشويق‏هاى فراوان ، تنها دوازده هزار نفر ، يعنى حدود ده درصد از جمعيّت جنگجويان كوفه ، در اين جنگ ، به نفع على عليه السلام شركت جستند . پس از اتمام جنگ نيز يكى از اعتراض‏هاى نخبگان و خواصّ آنان ، مصادره نشدن و تقسيم نشدن غنايم به وسيله امام على عليه السلام بود .
امّا در جنگ صفّين كه كوفيان ، حكومت امام على عليه السلام را سامان يافته مى‏ديدند و اميد فراوانى به پيروزى داشتند ، رغبت بيشترى به شركت در جنگ نشان دادند ، به طورى كه تعداد سپاهيان امام على عليه السلام را در اين جنگ ، بين ۶۵ تا ۱۲۰ هزار نفر نگاشته‏اند كه شمار افراد غير كوفى آن ، بسيار ناچيز بوده است .
فراوانىِ بيعت كنندگان با مسلم را نيز مى‏توان با همين اصلْ توجيه نمود ، گرچه عدّه اندكى از افراد مخلص نيز در ميان آنها بودند .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 30989
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به