73
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

در سوره یوسف از زبان یوسف خطاب به برادرانش تعبیر زیر آمده است: (قالَ هَلْ‏ عَلِمْتُمْ‏ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَأَخیهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ)؛ آیا شما می‌دانستید که چگونه با یوسف و برادرش عمل کردید، آنگاه که جاهل بودید.۱ در این آیه تعبیر جهل در زمان علم آمده است؛ زیرا استفهام، استفهام تقریری و نوعی عتاب و سرزنش است؛ یعنی در حالی که می‌دانستید که یوسف و برادرش هیچ گناهی نکرده‌اند و خطایی ندارند به آنها حسادت ورزیدید و علیه آنها توطئه کردید. قرآن این حسادت‌ورزی را «جهل» می‌نامد و این جهل را در ظرف علم یاد می‌کند.

نمونه دیگر آیه ۵۴ سوره انعام است (وَإِذا جاءَکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیم)‏؛ هرگاه کسانى که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده؛ هر کس از شما کار بدى از روى نادانى کند، سپس توبه و اصلاح نماید، او آمرزنده مهربان است‏». بی‌شک، توبه هنگامی که فرد رفتار اشتباهی را بدون علم به زشتی آن انجام می‌دهد، لازم نیست؛ زیرا در این صورت مرتکب گناهی نشده است. بنابراین، جهالت در این آیه عدم علم نیست.

نتایج

از آنچه گفته شد، می‌توان این نتایج را در بحث عقل در قرآن به دست آورد:

۱. هرچند در قرآن شکل اسمی یا مصدری عقل به‌کار نرفته است، ولی اصطلاحاتی مانند قلب، لب و نهیه اشاره به قوه‌ای در انسان دارند که فعالیت‌های معرفتی و احساسی انسان به وسیله آن انجام می‌شوند. این قوه توسط خداوند به

1.. سورۀ یوسف، آیۀ ۸۹.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
72

ایشان از بین می‌برد.۱ برخی مفسران مانند شیخ طوسی۲ و فخر رازی۳ نیز به این استدلال اشاره کرده‌اند.

هرچند محتوای این آیات را می‌توان به شکل منطقی و برهانی نیز بیان کرد، ولی آنچه در این آیات بیان شده است نمونه‌ای از تفکر آیه‌ای است و تفکر آیه‌ای نیز همان‌‌‌‌‌‌‌طور که پیشتر گفته شده با تفکر منطقی متفاوت است.

بُعد اخلاقی و عملی

تعقل در قرآن ابعاد عملی و اخلاقی نیز دارد؛ برای مثال، می‌توان به آیات زیر اشاره کرد:

۱. همراهی قول و عمل: قرآن از مؤمنان می‌خواهد که اگر دیگران را به نیکی امر می‌کنند خود نیز بدان عمل کنند و این را نتیجه تعقل می‌داند: (أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ‏ أَنْفُسَکُمْ‏ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُون).

۲. عبادت خداوند و دوری از عبادت شیطان: (أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین‏ وَأَنِ اعْبُدُونی‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقیم‏ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلاًّ کَثیراً أَ فَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُون‏).

۳. رعایت احترام پیامبر صلی الله علیه و اله‌: (إِنَّ الَّذینَ ینادُونَکَ‏ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَکْثَرُهُمْ لا یعْقِلُون‏).

افزون بر این، موارد توجه به معنای اصطلاح جهل و تقابل آن با عقل به شکل بهتری ابعاد عملی و اخلاقی عقل را نشان خواهد داد. در حقیقت، جهل در قرآن در اغلب موارد در مقابل علم به‌کار نرفته است و قرآن در موارد متعدد جهل را زمانی به‌کار می‌گیرد که افراد علم دارند، ولی رفتاری اشتباه مرتکب می‌شوند. برای نمونه،

1.. (قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُون) (سورۀ یونس، آیۀ ۱۶).

2.. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۵۳.

3.. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۲۲۵- ۲۲۶.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14884
صفحه از 297
پرینت  ارسال به