245
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

دلیل سوم او روایتی از امام صادق علیه السلام‌ است که در این روایت به شیعیان دستور داده شده که تا سخن به خداوند کشیده شد، دست نگه‌ دارند و سخنی نگویند.۱ با توجه به این‌که ادله شیخ در این بحث عام است و نه‌تنها مجادله که هرگونه استدلال کلامی در حوزه توحید را رد می‌کند، می‌توان نتیجه گرفت که مقصود او از جدل هرگونه استدلال کلامی غیروحیانی است.

ادله شیخ صدوق در این بحث کاملاً با سخنان محدّث ‌- متکلمان که پیشتر از آن بحث کردیم، یکسان است. شیخ صدوق همچنین پس از بیان این دیدگاه درباره جدل، همانند محدّث - متکلمان معرفت به خداوند را نیز اعطایی می‌داند و می‌گوید: «یجب أن یعتقد أنا عرفنا اللّه باللّه».۲‏ به بیان دیگر، می‌توان این‌گونه جمع‌بندی کرد که افزون بر اشکالاتی که درباره استدلال‌های کلامی گفته شد، ضرورتی نیز برای ورود به مباحث کلامی وجود ندارد؛ زیرا معرفت ما به خداوند اعطایی است، نه اکتسابی.

با این حال، شیخ صدوق در برخی آثارش که به یقین پس از مسافرت به ری و سکونت او در این شهر که یکی از مراکز فکری معتزله بود و مناظره و گفت‌وگو با معتزلیان نوشته شده است، سعی کرد تا تفسیر و تبیینی از روایات امامیه ارائه دهد که کمتر در معرض خُرده‌گیری معتزلیان قرار گیرد. بررسی محتوایی کتاب‌هایی مانند الاعتقادات و التوحید که شیخ صدوق آنها را قطعاً پس از مسافرت به ری نوشته است۳ و مقایسه آنها با کتاب الهدایة۴ که پیشتر درباره‌اش سخن گفتیم به‌خوبی این

1.. «قد سئل الصادق علیه السلام عن قول الله عزّو جل ‏ وَأَنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الْمُنْتَهى قال: إذا انتهى الكلام إلى الله عزوجل فأمسكوا» (نک: شیخ صدوق، الهدایة، ص۱۴).

2.. شیخ صدوق، الهدایة، ص‌۱۵.

3.. او در مقدمه کتاب التوحید به سکونتش در ری تصریح کرده است. (شیخ صدوق، التوحید، ص۱۷)؛ همچنین در کتاب الاعتقادات مطلبی را به کتاب التوحید ارجاع داده است و از همین عبارت می‌توان چنین برداشت کرد که الاعتقادات پس از التوحید نوشته شده است (نک: شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۱۲۶).

4.. می‌دانیم که کتاب الهدایة پیش از کتاب الاعتقادات نوشته شده است؛ زیرا او در الاعتقادات به الهدایة ارجاع داده است (نک: شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۹۵).


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
244

۲. شیخ صدوق و نخستین تعاملات با معتزله

بررسی آثار شیخ صدوق نشان‌دهنده تحولی در اندیشه اوست. شیخ صدوق در برخی آثارش دیدگاهی کاملاً مشابه جریان محدّث - متکلمان دارد و در امتداد جریان فکری احمد بن محمد بن عیسی اشعری می‌اندیشد. مهم‌ترین اثر او که چنین رویکردی دارد کتاب الهدایة است. اندیشه‌های او در این کتاب با آنچه پیشتر درباره محدّث - متکلمان کوفه و قم گفتیم، تفاوتی ندارد و در همان قالب قرار می‌گیرد. مخالفت جدی و کلی با جدل و مجادله در عرصه توحید نخستین شاهد این ادعاست.۱ نخستین دلیل او برای این مخالفت آن است که جدل در حوزه توحید به اموری می‌انجامد که شایسته خداوند نیست.۲

بی‌شک آنچه شیخ صدوق در این بحث از آن دوری می‌کند، تشبیه خالق به مخلوق است. به نظر او عقل انسان تنها با تشبیه بین خالق و مخلوق است که می‌تواند در حوزه توحید استدلال کند و هرگونه مناظره و مجادله‌ای در حوزه توحید نیز به همین دلیل - در نهایت - به تشبیه خداوند به مخلوقات خواهد انجامید. این دقیقاً همان چیزی است که محدّث - متکلمان نیز از آن پرهیز می‌کردند و به همین دلیل هر نوع قیاسی را در عرصه توحید رد می‌کردند.

استدلال بعدی شیخ صدوق که روایتی از امام باقر علیه السلام‌ است نیز همین توضیح را تأیید می‌کند. در این روایت گفته شده است که درباره مخلوقات خداوند سخن بگویید و از سخن گفتن درباره خداوند پرهیز کنید؛ زیرا این کار، شما را حیران و سرگردان می‌کند.۳

1.. «وأن الجدال منهی عنه» (نک: شیخ صدوق، الهدایة، ص۱۴).

2.. «لأنه (يؤدي إلى ما) لا يليق به» (نک: شیخ صدوق، الهدایة، ص۱۴).

3.. «روي عن أبي جعفر علیه السلام أنه قال: تكلموا في خلق الله، (ولا تتكلموا) في‏ الله، فإن الكلام في الله عزوجلّ لا يزيد إلا تحيرا» (نک: شیخ صدوق، الهدایة، ص۱۴-۱۵).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14951
صفحه از 297
پرینت  ارسال به