221
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

اینک، آیا در همه حال ارسال پیامبران واجب است؟ معتزله تصریح می‌کنند که (برخلاف امامیه) ارسال پیامبران در همه حال و همیشه واجب نیست.۱ به بیان دیگر، ارسال پیامبران تنها در صورتی واجب است که خداوند بداند مصالحی در این کار برای مکلفان وجود دارد. به بیان دیگر، چون مصالح به اقتضای افراد و شرایط زمان و مکان متفاوت است، لزوم ارسال پیامبران نیز همیشگی نیست. این سخنان - در حقیقت - در ردّ دیدگاه قائلان به وجوب رسالت و امامت در همه دوران‌ها (به‌طور خاص امامیه) گفته شده است.

سرآغاز عقل‌گرایی اعتزالی در امامیه (از غیبت صغری تا نیمه سده چهارم)

همان‌طور که گفتیم کلام نوظهور امامیه مدیون دو گروه بود. نخست، متکلمان نوظهور امامی که گرایش‌های اعتزالی داشتند و دیگر معتزلیان شیعه‌شده که از اساس به جز مسائل امامت تفکری اعتزالی داشتند. این‌که آیا این دو گروه در مباحث مرتبط با عقل دیدگاهی مشابه داشتند و چه میزان تحت تأثیر معتزله بودند، مسئله‌ای است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

پذیرش نظریه معرفت اکتسابی و ردّ نظریه معرفت اضطراری

در این بخش تلاش خواهیم کرد تا به این پرسش پاسخ دهیم که این جریان نوظهور در امامیه چه دیدگاهی درباره معرفت داشته‌اند. آیا از نظر آنان همچون متکلمان کوفه معرفت اضطراری است یا همچون معتزله معرفت را اکتسابی می‌دانند؟ به بیان دیگر، آیا معرفت دینی امری خارج از اختیار انسان است یا مولود تلاش

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج ۱۵، ص‌۹۷- ۹۸؛ ملاحمی خوارزمی، الفائق فی اصول الدین، ص۳۲۵- ۳۲۶.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
220

عقل خودبنیاد در علم کلام

معتزله در مقابل اهل حدیث و امامیه معتقد بودند که معارف بنیادین اعتقادی باید تنها از طریق عقل حاصل شود. از نظر آنان در امور عقلی نیازی به ارسال رسولان نیست و عقل به خودی خود می‌تواند امور عقلی را درک کند. معتزله - در حقیقت - نقش وحی را در امور عقلی، ارشادی می‌دانند. در این فرض، عقل مستقلاً معارف را کسب می‌کند و وحی هیچ نقشی در دریافت‌های عقلی ندارد، بلکه تنها تأیید کننده حکم عقل است. از نظر آنها نمی‌توان پایه‌های اعتقادی را بر وحی استوار کرد؛ زیرا به «دور» خواهد انجامید.۱

معتزلیان در عین حال که نیازمندی انسان‌ها را به پیامبران محدود به حیطه سَمعیات (مواردی مانند احکام فقهی و برخی تفاصیل اعتقادات مانند احوال قیامت) می‌دانند، ولی انجام تکالیف سمعیه (مانند نماز و روزه) را شرط انجام تکالیف عقلیه (مانند ترک ظلم، رد امانت و...) می‌دانند و از این طریق ضرورت ارسال پیامبران الهی را تبیین می‌کنند؛ برای مثال، عقلاً می‌دانیم که ظلم قبیح است، اما ظالمانه زندگی نکردن در صورتی ممکن است که تکالیفی از سوی خداوند برای انسان قرار داده شود. انسان با انجام این تکالیف سمعی است که می‌تواند از ظلم کردن دوری کند.۲

1.. چندی بعد در میان اهل سنت، اشاعره با پذیرش عقل نظری و انكار عقل عملی راهی بین اهل حدیث و معتزله گشودند. ماتریدیه نیز با پذیرش عقل نظری و عقل عملی كمی به معتزله نزدیك‌تر شدند. هرچند ماتریدیه عقل را تنها منبع معارف اعتقادی نمی‌دانند و اخبار را نیز در كنار عقل یكی از منابع معرفت اعتقادی می‌دانند. ماتریدی معتقد بود كه لازم نیست همه عقاید كلامی را با عقل اثبات كرد. بلكه اگر با معجزات پیامبر، رسالت او را پذیرفت، می‌تواند اعتقادات خودش (مانند حدوث عالم، ثبوت صانع و وحدانیت خداوند) را بر اخبار پیامبر اكرم صلی الله علیه و اله بنا كند (نک: نسفی، تبصرة الادلة، ج۱، ص‌۱۵۹).

2.. قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ص۳۸۱- ۳۸۲؛ ملاحمی خورزمی، الفائق فی اصول الدین، ص‌۲۹۸- ۲۹۹.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14913
صفحه از 297
پرینت  ارسال به