191
تفسیر روایی جامع (۱)

است؛ امّا این یک رابطه لزومی و همیشگی نیست. چه بسا عبارتی که مفهوم متبادر از آن، با مقصود جدّی و نهایی گوینده تفاوت دارد. بر این پایه و برای درک مقصود سخن، باید قرینه‏های متعدّد و متنوّع را گرد آوریم تا به یاری آن‏ها، مقصود و مراد جدّی از متن را بفهمیم یا به یکسان بودن مفهوم و مقصود سخن، اعتماد بیابیم. ما برای کشف مقصود الهی از آیات قرآن، نیازمند گردآوری همه قرینه‏ها هستیم. این قرینه‏ها گاه «درونی» و گاه «بیرونی» هستند که «پیوسته» و «ناپیوسته» نیز نامیده می‏شوند. هر یک از این دو گونه نیز می‏تواند به دو دسته «لفظی» و «غیر لفظی» تقسیم شود. بر این پایه، چهار دسته قرینه امکان وجود خواهند داشت: قرائن لفظی پیوسته، لفظی ناپیوسته، غیر لفظی پیوسته و غیر لفظی ناپیوسته؛ هرچند در تحقّق نوع اخیر ـ یعنی قرائن غیر لفظی ناپیوسته ـ تردید وجود دارد و تنها می‏توان قرائن عقلی را مصداق آن و یا بسیار نزدیک به آن دانست.

ما از قرینه‏های لفظی پیوسته که تشکیل دهنده «سیاق متنی» هستند، آغاز می‏کنیم. سپس به قرینه‏های غیر لفظی پیوسته با عنوان «سیاق مقامی» می‏پردازیم و پس از آن، قرینه‏های لفظی ناپیوسته را طرح می‏کنیم که مصداق بارز آن، روایات تفسیری هستند.

مفهوم و گونه‌های سیاق

تعریف‏های متعدّدی برای «سیاق» ارائه شده است.۱ در یک تعریف از شهید صدر، همه قرینه‏های متّصل و پیوسته، در تعریف سیاق می‏گنجند. وی در درس‏های اصول خود چنین نوشته است:

۰.مقصود ما از سیاق، هر گونه دلیل دیگری است که به گرد سخن مورد تفسیر ما پیچیده است؛ خواه لفظی باشد، مانند بقیه کلمات درون عبارت مورد تبیین که در کنار هم، یک سخن یگانه را تشکیل می‏دهند، و خواه حالی و مقامی باشد، مانند فضا و محیط و احوال گرداگرد سخن که به موضوع آن ره‌نمون می‌شوند.۲

1.. ر.ک: روش‏شناسی تفسیر قرآن: ص۱۱۹ و ۱۲۰؛ مجلّۀ قبسات: سال سیزدهم، زمستان ۱۳۸۷، شمارۀ ۵۰، «سیاق و تفسیر قرآن»، محمّد فاکر میبدی.

2.. دروسٌ فی علم الاصول: حلقۀ اوّل، ص۱۰۳.


تفسیر روایی جامع (۱)
190

ایشان خود، برخی از این احتمالات را بررسیده و مفسّران دیگر نیز به آن‏ها اشاره کرده‏اند.۱ گفتنی است که «شاهد» در این آیه، بر امیر مؤمنان علیه السلام تطبیق شده است.۲

نمونه سوم، آیه ۱۱۰ سوره یوسف است:

۰.(حَتَّى إِذَا استَیأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم قَد کُذِبُوا جاءَهُم نَصرُنا فَنُجِّیَ مَن نَشاءُ وَ لا یُرَدُّ بَأسُنا عَنِ القَومِ المُجرِمین‏).۳

در این آیه نیز احتمالات ساختاری متعدّدند؛ امّا چندان فراوان نیستند. تفاوت این نمونه با دو نمونه پیشین، افزوده شدن قرائت‏های مختلف است که زمینه افزایش احتمالات معنایی را فراهم آورده است.۴ گفتنی است که توجّه به برخی از مبانی اعتقادی، مانند عصمت پیامبران و کمالات روحی ایشان، باعث تقلیل احتمالات معنایی در این آیه می‌شود.۵

گام ششم: سیاق‏شناسی

معناشناسی واژه‏ها و اصطلاح‏شناسی، به روشن شدن مفهوم بدوی و ظاهر متن آیات الهی کمک می‏کند؛ امّا از مفهوم آیه تا مقصود خداوند، راهی نه چندان کوتاه در پیش است. درست است که در بیش‏تر جاها، مقصود گوینده و نویسنده، همان مفهوم نخستین متن

1.. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۰ ص۱۸۵ ـ ۱۸۷؛ تفسیر الطبری: ج۱۲ ص۲۲؛ معانی القرآن: ج۳ ص۳۳۶؛ مفاتیح الغیب: ج۱۷ ص۲۰۰.

2.. ر.ک: الدرّ المنثور: ج۳ ص۳۲۴؛ مجمع البیان: ج۱۲ ص۱۱؛ الکافی: ج۱ ص۱۹۰ ح۳؛ الأمالی، طوسی: ص۳۷۱.

3.. ترجمۀ مرحوم فولادوند: (تا هنگامى که فرستادگان [ما] نومید شدند و [مردم‏] پنداشتند که به آنان واقعاً دروغ گفته شده، یارى ما به آنان رسید. پس کسانى را که مى‏خواستیم، نجات یافتند، و[لى‏] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد). ترجمۀ مرحوم صادقی تهرانی: (تا هنگامی که فرستادگان (ما از ایمان کافران) نومید شدند، و پنداشتند که به آنان (از جانب مردمان) بی‌گمان دروغ گفته شده، یاری‌مان آنان را در رسید. پس کسانی را که می‌خواستیم، نجات یافتند. و برخورد شدیدمان از گروه مجرمان برگشت ندارد).

4.. برای نمونه: نافع، ابن کثیر، ابو عمرو، ابن عامر و یعقوب در این آیه (کُذِّبُوا) خوانده‌اند. (صیغۀ مجهول از باب تفعیل) و باقی قاریان (کُذِبُوا) خوانده‌اند (مجهول از ثلاثی مجرّد).

5.. ر.ک: تفسیر العیّاشی: ج۲ ص۲۰۱؛ التبیان فی تفسیر القرآن: ج۶ ص۲۰۷، المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۱ ص۲۷۹ و ۲۸۰ و ۲۸۲.

  • نام منبع :
    تفسیر روایی جامع (۱)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 28494
صفحه از 311
پرینت  ارسال به