حجت الاسلام دکتر برنجکار گفت: چندین مناظره از امام علیه السلام در عیون ذکرشده است؛ برخی از این مناظرات با یهودیان، صابئین، زرتشتیها و ... صورت گرفته و مطالب دراینباره بسیار متعدد و متنوع است.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا برنجکار ، در نشست "گزارشی از مناظره امام رضا علیه السلام در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام" که از سوی دفتر نمایندگی بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی در قم برگزار شد، با اشاره به برخی مناظرات امام رضا علیه السلام ، گفت: ضمن تبیین اراده خداوند و مقابله با نفی بدا در مناظره امام رضا علیه السلام با سلیمان مروزی، تأکید کرد: نفی بدا و قدیم و ازلی دانستن اراده خداوند، موافقت با نظر یهودیان است که خدا را دستبسته میدانستند و این نظر در تضاد آشکار با آیات قرآن است.
وی با پرداختن به باب۱۳ عیون و مناظره امام علیه السلام با سلیمان مروزی، افزود: امام رضا علیه السلام در این مناظره فقط مطلب حق را بیان نفرمودند، بلکه چند دیدگاه مانند اشاعره، معتزله و برخی از فلاسفه را درباره بحث اراده الهی را نقد کردند. در واقع امام علیه السلام ضمن اینکه قرآن و روایات را برای اثبات نظرشان بیان فرموده، دیدگاههای مخالف را هم نقد کرده است. رواج ترجمه مخصوص دوره مأمون نبود و قبل از آنهم وجود داشت، ولی در این دوره توسعه زیادی یافت و در واقع نهضت ترجمه در این دوره رخ داد.
نهضت ترجمه در دوره مأمون
حجت الاسلام دکتر برنجکار به مناظره امام علیه السلام با سلیمان مروزی پرداخت و اظهار کرد: مأمون تعبیر «هو واحد خراسان من اصحاب الکلام» را درباره سلیمان مروزی بهکاربرده است؛ یعنی از دید مأمون که گرایش به کلام دارد، سلیمان یگانهی کلامیهای خراسان در آن دوره است و به همین دلیل از او برای مناظره با امام علیه السلام دعوت میکند. امام علیه السلام با عمران صابئی هم مناظره داشت و او در این مناظره و بعد از اینکه به حقانیت امام پی برد، مسلمان میشود. ولی سلیمان با اینکه مسلمان است و دهها بار در مناظره شکست میخورد و محکوم میشود، در نهایت تسلیم نظر امام علیه السلام نمیشود؛ زیرا او جدلی بوده و حق را قبول نمیکرده است.
وی اضافه کرد: بههرحال مأمون سلیمان را فراخواند و به او پاداش داد و تکریم کرد؛ وقتی سلیمان آمد، مأمون به او میگوید پسرعموی من علم کلام را خیلی دوست دارد و از سلیمان میخواهد که با امام علیه السلام مناظره کند، ولی سلیمان میگوید من تمایلی ندارم؛ زیرا او را محکوم خواهم کرد و او در نزد قومش سبک خواهد شد، ولی مأمون میگوید من اصلاً همین قصد را دارم لذا سلیمان میپذیرد.
تأیید امام رضا علیه السلام بر وقوع بدا
ایشان گفت: قبل از رسیدن امام علیه السلام به جلسه مناظره، عمران صابئی بحثی با سلیمان مروزی شروع میکند و عمران میگوید: «تو ظاهراً «بدا» را منکر شدهای». همینطور که در حال مناظره هستند، امام وارد جلسه شده و جویای بحث میشوند؛ امام علیه السلام آیاتی را درباره بدا قرائت میکنند و روایاتی هم از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میخوانند، ولی سلیمان آن را نفی میکنند. امام علیه السلام فرمودند که نفی بدا همان قول یهود است که میگفتند: «یدالله مغلوله»؛ یعنی خدا از ازل قضا و قدر کرده و دیگر کاری از دست او برنمیآید؛ مثلاً قضا و قدر کرده که یهود پولدار باشند و بقیه بدبخت و فقیر و این تقدیر تغییرناپذیر است. سلیمان از شب قدر میپرسد و امام علیه السلام میفرماید درست است که در این شب، تقدیر انجام میشود، ولی باز ممکن است بدا هم رخ دهد؛ سلیمان که خودش را برای این بحث آماده نکرده بود، ظاهراً نظر امام را درباره بدا میپذیرد و دیگر اشکال نمیکند. سلیمان خود را برای بحث اراده آماده کرده بود؛ لذا مأمون اشاره کرد که بحث اصلی را شروع کنند.
دکتر برنجکار تصریح کرد: دیدگاههای مختلفی در مورد اراده انسان بیانشده که تنوع زیادی دارند، ولی میتوان آنها را به دودسته تقسیم کرد؛ اینکه اراده، صفت فعل و حادث است و ما در این بحث سه چیز داریم، مرید، مراد و اراده؛ مرید، خداوند است؛ مراد فعلی است که حادث میشود و اراده فعل الهی است؛ یعنی خداوند که ازلی است، اراده کرده میفرماید: "کن" و مراد (آفریده) حاصل میشود. این دیدگاه تا قرن ۵ در نزد بیشتر متکلمان معتبر بوده است. دیدگاه دوم این است که اراده صفت ذات است، ولی غیر از علم خدا است؛ یعنی خدا هفت صفت ذات مانند: علم و قدرت حیات و بصر دارد که ازلی است و اراده هم صفت ذات است.
وی اضافه کرد: سلیمان مناظره را اینطور شروع کرد که اراده مانند سمع، بصر و قدرت صفت ذاتی و ازلی است؛ یعنی همان نظر اشاعره و بعد نظر امام علیه السلام را جویا شد؛ امام علیه السلام فرمودند که چرا اشیاء و مراد حادث میشوند؛ زیرا خدا آنها را اراده کرده است؛ ما نمیگوییم که خداوند چون عالم و بصیر است چیزی مخلوق میشود، بلکه خدا وقتی اراده کرد چیزی خلق میشود؛ بنابراین این مسئله دلیل بر آن است که صفت اراده همانند علم نیست.
اراده خدا ازلی است یا حادث
ایشان تصریح کرد: سلیمان اضافه کرد که اراده ازلی است، یعنی قدیم؛ امام فرمود آیا قبول داری که اراده غیر از ذات است؟ او پذیرفت؛ امام فرمودند پس اگر اراده چیزی غیر از خداست، تعدد قدما یعنی شرک رخ میدهد؛ سلیمان نظرش را تغییر داد و گفت: اراده نه حادث است و نه قدیم و گرفتار تناقض شد؛ در اینجا مأمون که دید امام درست میگوید وارد معرکه شد و تأیید کرد که سلیمان دچار تناقض شده است؛ زیرا از یکطرف میگوید اراده قدیم و ازلی است و از طرف دیگر منکر شده و میگوید نه قدیم و نه حادث است.
وی ادامه داد: سلیمان استدلال کرد که اراده از خداست، همانطور که سمع و بصر از خداست؛ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: یعنی اراده همان نفس خداست؟ سلیمان پذیرفت که اراده خود خدا نیست. امام فرمودند: پس مانند سمیع و بصیر نیست و اراده و خدا دو چیز نیست؛ یعنی "کن" غیر از یکون و "مراد" غیر از مرید است؛ این نظریه که اراده همان مرید است، نظر فلاسفه است؛ البته اشاعره میگفتند که اراده غیر از خداست؛ سلیمان در برابر پرسشهای امام دچار سردرگمی شد و نتوانست پاسخ دهد. امام فرمودند که قبول داری اراده فعل است؟ سلیمان قبول کرد. امام فرمود: اگر فعل است پس حادث است؛ زیرا فعل یعنی حادث. درحالیکه سلیمان قبلاً حادث بودن را نفی کرده بود، لذا باز دچار تناقض شد. سلیمان گفت پس اراده انشاء است؛ امام فرمود: اگر انشاء یعنی همان مراد است، این همان حرف ضرار از بزرگان معتزله است. بعد نظر وی را رد کرد.
تضاد ازلی دانستن اراده خدا با قرآن
برنجکار اظهار کرد: امام در ضمن بحث تفاوت علم و اراده را بیان کردند و فرمودند: «اراده همانند علم نیست زیرا میتواند چیزی معلوم باشد ولی موجود نشده باشد و خدا برخی از چیزهایی را که به آن علم دارد موجود میکند، ولی مراد وقتی است که اراده شده باشد». امام همچنین استدلال کردند که اگر اراده ازلی باشد در تضاد با «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» است؛ یعنی خدا ازیکطرف قول داده که مرا بخوانید تا شمارا اجابت کنم و از طرف دیگر اگر اراده نداشته باشد، کاری از دستش برنمیآید. سلیمان در ادامه گفت که اراده قدرت است؛ ولی امام رضا علیه السلام آن را هم رد کرد و فرمود ممکن است خداوند چیزی را اراده نکرده، ولی قدرت به آن را دارد. مأمون وقتی دید سلیمان شکست خورد گفت که او (امام) اعلم هاشمیون است.
قائم مقام و مشاور عالی رئیس پژوهشگاه قرآن و حدیث در پایان تأکید کرد: امام در این مناظره تمامی دیدگاههای باطل در مورد اراده خدا و رابطه آن با صفات دیگر را رد کرد و بر مبنای قرآن و روایت معتبر، دیدگاه حق را تبیین کرد. حضرت تأکید کردند که اراده فعل خداست و وقتی خدا فرمود "کن"، "فیکون" رخ میدهد. در این مناظره، دیدگاه اشاعره و اهل حدیث که اراده را مثل علم و ازلی میدانستند، دیدگاه معتزلیها که معتقد بودند اراده همان مراد است و دیدگاههایی که اراده را همان علم یا قدرت میپنداشت، رد کردند.