ج - اشعار آدم عليه السلام در سوگ هابيل
۲۷۶. امام رضا عليه السلام - به نقل از پدرانش از امام حسين عليهم السلام - : على بن ابى طالب عليه السلام در مسجد جامع كوفه بود كه مردى از اهل شام برخاست و گفت: اى امير مؤمنان! پرسشهايى از تو دارم.
فرمود: «بپرس ؛ امّا براى فهميدن، نه براى درمانده كردن».
مرد پرسشهايى كرد و از جمله اين كه پرسيد: نخستين بار ، چه كسى شعر گفت؟ فرمود: «آدم عليه السلام ». پرسيد: چه شعرى گفت . فرمود: «وقتى از آسمان به زمين فرود آورده شد و خاك آن و گستردگى و هوايش و كشته شدن هابيل به دست قابيل را ديد، گفت:
سرزمينها و ساكنان آنها دگرگون شدهاندو روى زمين ، غبارآلود و زشت است
هر آنچه رنگ و بويى دارد ، تغيير كرده استو شادى چهره نمكين ، كم شده است.
ابليس در جوابش گفت:
از اين سرزمينها و ساكنان آن ، دور شوكه به سبب من ، آن پهنه بهشت جاويدان بر تو تنگ گشت
تو و همسرت در آن جا آرام بوديدو دلت از رنج دنيا ، آسوده بود.
ولى از مكر و نيرنگ من ، جدا نشدىتا آن كه آن بهاى ارزندهاى را از كف دادى .
اگر رحمت خداوند جبّار نبوداز باغهاى بهشت جاويدان ، بادى در كف تو بود .